ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روحانی: مردم حق دارند بدانند که چه تکانههایی موجب بروز چه مشکلاتی شد
دویست و چهل و دومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روز گذشته به ریاست حسن روحانی رئیسجمهوری برگزار شد و گزارش مقدماتی دستگاههای مختلف بویژه بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه از وضعیت اقتصادی کشور در سه ماهه اول سالجاری و پیشبینی آینده، ارائه شد. در گزارش مقدماتی دستگاههای اقتصادی کشور، متغیرهای تأثیرگذار مانند تحریم و کرونا بر شاخصهای گوناگون اقتصادی و تدابیر اتخاذ شده برای مقابله و مدیریت این عوامل مورد بحث و بررسی قرار گرفت. رئیسجمهوری با تأکید بر حساسیت و جدیت دولت تدبیر و امید بر ارائه گزارشهای شفاف و دقیق از وضعیت اقتصادی کشور به مردم گفت: دولت خود را موظف میداند به مردم با شفافیت و صراحت از فعالیت خود گزارش دهد و در 8 سال گذشته این اقدام را به طور جدی پیگیری کرده است. روحانی با تأکید بر اجرای دقیق این مأموریت افزود: دولت در کنار تعهد به مردم، با اتکا به نگاه ملی به انتقال مسئولیت تلاش کرده است با واقع بینی نقشه کلان اقتصادی کشور را برای دولت آینده ترسیم و تشریح کند. رئیسجمهوری با بیان اینکه تلاش و تدابیر دولت برای گذر از مشکلات و ساماندهی اقتصاد کشور باید با دقت ارائه و ثبت شود، اظهار داشت: مردم حق دارند بدانند که چه گردنهها و چه تکانههایی موجب بروز چه نوع مشکلاتی شده و دولت چه راههایی برای خنثیسازی تحریم و گذر از محدودیتهای کرونایی در نظر گرفته است و همچنین لازم است مردم بدانند اگر تحریم و جنگ اقتصادی به کشورمان تحمیل نشده بود و کرونا نیز پدید نمیآمد امروز اقتصاد کشور در چه موقعیتی قرار داشت و حاصل این تجارب در اختیار مردم و مسئولان دولت آینده قرار خواهد گرفت./پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری
دیدار دبیر شورای عالی فضای مجازی و رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها با رئیسجمهور منتخب
در ادامه دیدارهای مقامات دولتی و کارگزاران نظام با رئیسجمهور منتخب، ابوالحسن فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی و حجتالاسلام مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها دیروز یکشنبه با حضور در دفتر رئیسجمهور منتخب، با سید ابراهیم رئیسی دیدار کردند. به گزارش ایرنا، دبیر شورای عالی فضای مجازی و رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در این دیدارها با تبریک موفقیت حجت الاسلام والمسلمین رئیسی در انتخابات و آرزوی توفیق برای وی و دولت سیزدهم، گزارشی از آخرین فعالیتها و اقدامات دستگاه متبوع خود ارائه کردند.
آب،بحث داغ بهارستان
رئیس کمیسیون انرژی: خروجی سد کرخه و سد دز برای پایین دست افزایش یافت
گروه سیاسی/ «تورم افسارگسیخته و فساد اقتصادی ناشی از آن کمر مردم را شکسته و قطعی مکرر برق، آب و مسأله خشکسالی مردم را به ستوه آورده است؛ ما مجلسیها اما هر روز برنامههای غیرضروری را در دستور قرار داده و به دولت و وزرا صرفاً تذکر میدهیم». حسن لطفی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در روزی این جمله را از پشت تریبون بهارستان اعلام کرد که نمایندگان پس از دو هفته تعطیلی، تقاضای تعدادی از همکاران برای اعمال ماده ۸۵ در خصوص طرح ساماندهی پیام رسانهای اجتماعی را در دستور کار هفتگی داشتند.
با این حال جلسه دیروز مجلس تحتالشعاع مشکلات حوزه انرژی اعم از کمبود برق و آب بود. در روزهایی که حوادث بیآبی خوزستان و جانباختن دو نفر در اعتراضات این استان مورد توجه رسانهها قرار دارد، اما این نمایندگان اصفهان، کرمان و کرمانشاه بودند که دیروز در مجلس از بیآبی حوزههای انتخابیه خود گفتند و صدای العطش مردم خود شدند. بیتوجهی مجلس نسبت به اتفاقات خوزستان در نهایت صدای انتقاد نماینده شادگان از استان خوزستان را بهدنبال داشت.
آنجا که بعد از قرائت گزارش کمیسیون انرژی مجلس در مورد خاموشیهای اخیرگفت که توقع داشته مجلس جلسه اضطراری برای استان خوزستان تشکیل دهد. مجید ناصرینژاد در صحن علنی گفت: «توقع ما این بود که رئیس و هیأت رئیسه مجلس جلسه اضطراری فوقالعاده برای خوزستان برگزار کند، واقعاً وضعیت خوزستان خوب نیست. انتظار ما از آقای قالیباف که در سفر به استان خوزستان وعده حل مشکل آب شرب و ساماندهی آب کشاورزی خوزستان را داد، این بود که امروز با تغییر دستور، جلسهای فوقالعاده برای حل مشکلات اساسی خوزستان تشکیل دهد اما چرا این اتفاق رخ نداد؟»
سیدمحمد مولوی دیگر نماینده استان خوزستان (آبادان) هم در جریان بررسی گزارش کمیسیون انرژی در خصوص خاموشیهای اخیر به انتقاد گفت: «متأسفم که الان این گزارش قرائت شد، مجلس جای قصهگویی نیست، عدهای مشروحاتی را در برخی اوراق مینویسند و به ظن اینکه مجلس متوجه نمیشود آن را گزارش میدهند، الان چه موقع گزارش دادن است، اگر واقعاً انصاف دارید و میگویید کمیسیون پیشنهادات خوبی ارائه کرده است، چرا چند ماه قبل به فکر نبودهاید.»
در جلسه دیروز محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس هم با اشاره به بحران کمبود آب استان خوزستان از مأموریت و نظارت میدانی رئیس کمیسیون انرژی مجلس خبر داد و گفت: «با همت نمایندگان مردم استان خوزستان و اعضای کمیسیون انرژی، موضوعاتی مثل افزایش ظرفیت خروجی سد کرخه و دز، تأمین آب پایین دست در دشت آزادگان، مشکلات دامداران و کشاورزان، تأمین مالی فوری فعالیتهای مرتبط با تأمین آب شرب و آب مورد نیاز برای دام و همچنین پرداخت خسارت کشاورزان که پیش از این تصویب شده بود، بهعنوان مهمترین اقدامات نظارتی مجلس مورد بررسی و پیگیری قرار گرفت که با همراهی و جدیت مدیران کشور و استان منجر به نتایج مؤثری در کمتر شدن مشکلات مردم شد.»فریدون حسنوند نماینده اندیمشک یکی دیگر از شهرهای استان خوزستان و رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم در توئیتر خود خبر خوشی به خوزستانیها داد. او نوشت: «به لطف خداوند متعال و با پیگیری مجدانه رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و همکاری و تلاش وزارت نیرو و پیرو مصوبه جلسه روز جمعه در استانداری خوزستان از ساعت یک بامداد یکشنبه ٢٧ تیرماه میزان خروجی سد کرخه و سد دز برای پایین دست افزایش یافت. سدکرخه ١۶٠ متر مکعب و سد دز ١۴٠ متر مکعب.»
تیراندازی در خوزستان از جانب گروههای تروریستی بود
اگر چه در جلسه علنی بهارستان اشارهای به برخی ناآرامیهای دو سه روز اخیر در برخی شهرهای استان خوزستان نشد، اما نماینده دشت آزادگان استان خوزستان در گفتوگو با خبرگزاری فارس تأکید کرد که تیراندازی به سمت مردم معترض که منجر به کشته شدن دو نفر شده، از ناحیه عوامل دست نشانده و گروههای تروریستی بوده است.
قاسم ساعدی با اشاره به ناامنیهای اخیر در استان خوزستان گفت: مردم تعدادی از شهرهای خوزستان نسبت به مشکل بیکاری و همچنین موضوع آب و... اعتراضاتی داشتند که بهصورت مسالمتآمیز مطرح کردند و مقامات نظام نیز این اعتراضات آنها را بحق دانسته و آن را پذیرفتهاند. متأسفانه عدهای از نوکران و دستنشاندگان صهیونیستها با استفاده از فضای پیش آمده خصوصاً در صفوف مردم نفوذ کرده و ضمن سر دادن شعارهای ساختارشکنانه و رفتارهای غیرمتعارف در دو مورد اقدام به تیراندازی به سمت مردم نیز کردند و دو جوان را در شهرستانهای شادگان و کارون به قتل رساندند. او گفت که در زمان تجمع اعتراضآمیز مردم نیروهای انتظامی و امنیتی هیچ حرکتی در مقابل معترضان نداشتند و تیراندازی از جانب عوامل دست نشانده و گروههای تروریستی صورت گرفت.
کرمان، کرمانشاه و اصفهان هم از
کم آبی رنج میبرند
نمایندگان دیگر استانها هم البته رضایت خاطری از وضعیت آب در حوزههای انتخابیه خود نداشتند.
مهدی طغیانی عضو مجمع نمایندگان استان اصفهان در جلسه علنی دیروز مجلس در تذکری شفاهی گفت: باتوجه به وضعیت کم آبی و خشکسالی در کشور توقع ما این بود که علاج واقعه در وزارت نیرو قبل از وقوع صورت میگرفت.
شاید برای شما باور کردنی نباشد که در شهر اصفهان با ۳ مترمکعب در ثانیه کمبود آب مواجه هستیم. در برخی از مناطق اصفهان قطعی ۱۷ ساعته آب در مرکز استان را شاهد هستیم و در یک هفته ۲۲۷ تانکر به مناطق مختلف استان آبرسانی کردهاند، این مطالب را باید چگونه و به چه کسی گفت؟
او در ادامه تأکید کرد: باز شدن موقت زایندهرود برای آبرسانی به باغهای استان بازیچه معاندین نظام قرار گرفته و برای فعال کردن گسلهای قومی از آن استفاده میکنند، بر همین مبنا از وزارت نیرو میخواهم سامانه دوم آبرسانی را هر چه زودتر بهرهبرداری کند و از همین تریبون به خاطر کوتاهیهای دولت در این زمینه از مردم عذرخواهی میکنم.
شهریار حیدری نماینده قصر شیرین و سرپل ذهاب از استان کرمانشاه هم خطاب به وزیر نیرو گفت: روستاهای حوزه انتخابیه در کنار چشمهها و سدهای پر آب، آب آشامیدنی ندارند و تشنگی و بیآبی امانشان را بریده است، اکثریت قریب به اتفاق روستاهای حوزه انتخابیه بنده بهدلیل فرسودگی و عدم بازسازی توسعه شبکه توزیع آب، کمبود مخازن ذخیره آب و ایستگاههای پمپاژ و تصفیه خانه در کنار سدهای پر آب با قطعیهای مستمر و جانفرسای آب مواجه هستند و بهدلیل بیتدبیری و عدم مدیریت وزارت نیرو از منابع آب موجود نیز استفاده نمیشود.
شهباز حسنپور نماینده سیرجان از استان کرمان هم در نطق میان دستور خود با بیان اینکه صدای العطش مردم استان کرمان از بیآبی بلند است، گفت: پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب هنوز بیش از ۷۰۰ روستای استان کرمان با تانکر آبرسانی میشود، کجای این مملکت چنین وضعیتی است؟ نباید از نجابت مردم کرمان سوءاستفاده کرد و باید به داد مردمی رسید که بالاترین مشارکت را پای صندوقهای رأی داشتند، رأی ۸۰ درصدی به آیتالله رئیسی دادن با معنا است، دولت آینده باید به فکر رفع مشکلات اساسی مردم استان کرمان باشد.
گزارش کمیسیون انرژی در مورد خاموشیهای اخیر
در ادامه جلسه علنی دیروز گزارش کمیسیون انرژی مجلس در مورد خاموشیهای اخیر و مانع زدایی از صنعت برق کشور قرائت شد. در جریان بررسی این گزارش، معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی با تأکید بر ضرورت ادامه همکاریها برای مدیریت خاموشیها گفت که گرمای بیسابقه رشد ۲۰ درصدی مصرف و کاهش شدید توان نیروگاههای برق آبی از جمله عوامل خاموشیها بوده و با تدابیر انجام شده و همکاری صنعتگران و تمام بخشها مدیریت خاموشیها در دستور کار است.
پس از ارائه این گزارش محمدباقر قالیباف بر ضرورت سرمایهگذاری و سیاستگذاری درست در بخش برق و انرژیهای تجدید پذیر تأکید کرد و افزود: ما باید به سمت سیاستگذاری درست و سرمایهگذاری و قوانینی برویم که زیرساختهای کشور را خصوصاً در بخش برق و انرژیهای تجدید پذیر تقویت کند.
در بودجه ۱۴۰۰ تصمیم خوبی برای حوزه برق، عدالت در مصرف برق، قیمتگذاری و سرمایهگذاری گرفته شد که اگر به آن سمت حرکت کنیم مشکلات حل میشود.
نماینده خوزستان در مجلس خبرگان:
خونخواهی دو جوان کشته شده را مطالبه میکنیم
نماینده استان خوزستان در مجلس خبرگان بر مطالبه برحق مردم استان تأکید کرد و گفت: نیروهای مردمی و مطالبهگر باید با دقت، بصیرت و هوشیاری قدم بردارند تا هیچگونه زمینهای برای سوءاستفاده دشمن ایجاد نکنند.
آیتالله محسن حیدری در گفتوگو با فارس با انتقاد از «به حاشیه بردن مطالبات مردمی توسط برخی گروهکهای ضد انقلاب»، گفت: مطالبات کشاورزان و دامداران خوزستانی بویژه آنهایی که در مسیر رودخانه کرخه قرار دارند و متضرر شدند مطالبه بحق و قانونی است و هیچکس با آن مخالفت ندارد.
اما در میان مطالبات مردمی جریاناتی شناسایی میشوند که از آن سوی آب در خارج از کشور با وجود اینکه هیچ پایگاهی در بین مردم ندارند اما مترصد فرصت برای سوءاستفادههای حزبی و باندی خود هستند. نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان گفت: هدف جریان ضد انقلاب این است که روی مطالبات مردمی موج سواری کرده و آن را به نفع خود مصادره کند که قطعاً این کارها سوءاستفاده، جنایت و خیانت به آرمانهای ملت است.
حیدری با اشاره به مقوله مطالبهگری مردم و مقوله سوءاستفاده جریان ضد انقلاب، بیان کرد: مقوله اول برحق است و باید از آن دفاع کرد اما مقوله دوم در راستای منافع دشمنان اسلام و انقلاب بوده و باید با تمام قدرت در مقابل آن ایستادگی کرد. وی با تأکید بر اینکه نیروهای امنیتی کار خود را در این شرایط بخوبی انجام میدهند، عنوان کرد: نیروهای مردمی و مطالبهگر باید با دقت، بصیرت و هوشیاری قدم بردارند تا هیچ گونه زمینهای برای سوءاستفاده دشمن ایجاد نکنند و بدانند مطالبه برحق آنها بهعنوان تیری برای رسیدن به قلب دشمن است.
اگر انقلاب و مردم ضربه بخورد نه تاک میماند و نه تاکستان و حقوق مردم بر باد میرود لذا باید هوشیارانه برخورد کنیم و در زمین دشمن بازی نکنند. حیدری با تأکید بر مطالبه خونخواهی دو جوان کشته شده از شهرستانهای شادگان و کوت عبدالله، گفت: نه تنها اولیای دم بلکه همه مردم و انسانهای دلسوز درخواست خونخواهی این دو جوان بیگناه را میکنند.
چرا که ما میبینیم انسانهای جنایتکار، وابسته به اجنبی و ضد انقلاب با سوءاستفاده از مطالبات مردمی در بین آنها تیراندازی کرده و افراد بیگناه را میکشند که هم خانوادهها را عزادار و هم ملت را رنجیده خاطر میکنند.
با این حال جلسه دیروز مجلس تحتالشعاع مشکلات حوزه انرژی اعم از کمبود برق و آب بود. در روزهایی که حوادث بیآبی خوزستان و جانباختن دو نفر در اعتراضات این استان مورد توجه رسانهها قرار دارد، اما این نمایندگان اصفهان، کرمان و کرمانشاه بودند که دیروز در مجلس از بیآبی حوزههای انتخابیه خود گفتند و صدای العطش مردم خود شدند. بیتوجهی مجلس نسبت به اتفاقات خوزستان در نهایت صدای انتقاد نماینده شادگان از استان خوزستان را بهدنبال داشت.
آنجا که بعد از قرائت گزارش کمیسیون انرژی مجلس در مورد خاموشیهای اخیرگفت که توقع داشته مجلس جلسه اضطراری برای استان خوزستان تشکیل دهد. مجید ناصرینژاد در صحن علنی گفت: «توقع ما این بود که رئیس و هیأت رئیسه مجلس جلسه اضطراری فوقالعاده برای خوزستان برگزار کند، واقعاً وضعیت خوزستان خوب نیست. انتظار ما از آقای قالیباف که در سفر به استان خوزستان وعده حل مشکل آب شرب و ساماندهی آب کشاورزی خوزستان را داد، این بود که امروز با تغییر دستور، جلسهای فوقالعاده برای حل مشکلات اساسی خوزستان تشکیل دهد اما چرا این اتفاق رخ نداد؟»
سیدمحمد مولوی دیگر نماینده استان خوزستان (آبادان) هم در جریان بررسی گزارش کمیسیون انرژی در خصوص خاموشیهای اخیر به انتقاد گفت: «متأسفم که الان این گزارش قرائت شد، مجلس جای قصهگویی نیست، عدهای مشروحاتی را در برخی اوراق مینویسند و به ظن اینکه مجلس متوجه نمیشود آن را گزارش میدهند، الان چه موقع گزارش دادن است، اگر واقعاً انصاف دارید و میگویید کمیسیون پیشنهادات خوبی ارائه کرده است، چرا چند ماه قبل به فکر نبودهاید.»
در جلسه دیروز محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس هم با اشاره به بحران کمبود آب استان خوزستان از مأموریت و نظارت میدانی رئیس کمیسیون انرژی مجلس خبر داد و گفت: «با همت نمایندگان مردم استان خوزستان و اعضای کمیسیون انرژی، موضوعاتی مثل افزایش ظرفیت خروجی سد کرخه و دز، تأمین آب پایین دست در دشت آزادگان، مشکلات دامداران و کشاورزان، تأمین مالی فوری فعالیتهای مرتبط با تأمین آب شرب و آب مورد نیاز برای دام و همچنین پرداخت خسارت کشاورزان که پیش از این تصویب شده بود، بهعنوان مهمترین اقدامات نظارتی مجلس مورد بررسی و پیگیری قرار گرفت که با همراهی و جدیت مدیران کشور و استان منجر به نتایج مؤثری در کمتر شدن مشکلات مردم شد.»فریدون حسنوند نماینده اندیمشک یکی دیگر از شهرهای استان خوزستان و رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم در توئیتر خود خبر خوشی به خوزستانیها داد. او نوشت: «به لطف خداوند متعال و با پیگیری مجدانه رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و همکاری و تلاش وزارت نیرو و پیرو مصوبه جلسه روز جمعه در استانداری خوزستان از ساعت یک بامداد یکشنبه ٢٧ تیرماه میزان خروجی سد کرخه و سد دز برای پایین دست افزایش یافت. سدکرخه ١۶٠ متر مکعب و سد دز ١۴٠ متر مکعب.»
تیراندازی در خوزستان از جانب گروههای تروریستی بود
اگر چه در جلسه علنی بهارستان اشارهای به برخی ناآرامیهای دو سه روز اخیر در برخی شهرهای استان خوزستان نشد، اما نماینده دشت آزادگان استان خوزستان در گفتوگو با خبرگزاری فارس تأکید کرد که تیراندازی به سمت مردم معترض که منجر به کشته شدن دو نفر شده، از ناحیه عوامل دست نشانده و گروههای تروریستی بوده است.
قاسم ساعدی با اشاره به ناامنیهای اخیر در استان خوزستان گفت: مردم تعدادی از شهرهای خوزستان نسبت به مشکل بیکاری و همچنین موضوع آب و... اعتراضاتی داشتند که بهصورت مسالمتآمیز مطرح کردند و مقامات نظام نیز این اعتراضات آنها را بحق دانسته و آن را پذیرفتهاند. متأسفانه عدهای از نوکران و دستنشاندگان صهیونیستها با استفاده از فضای پیش آمده خصوصاً در صفوف مردم نفوذ کرده و ضمن سر دادن شعارهای ساختارشکنانه و رفتارهای غیرمتعارف در دو مورد اقدام به تیراندازی به سمت مردم نیز کردند و دو جوان را در شهرستانهای شادگان و کارون به قتل رساندند. او گفت که در زمان تجمع اعتراضآمیز مردم نیروهای انتظامی و امنیتی هیچ حرکتی در مقابل معترضان نداشتند و تیراندازی از جانب عوامل دست نشانده و گروههای تروریستی صورت گرفت.
کرمان، کرمانشاه و اصفهان هم از
کم آبی رنج میبرند
نمایندگان دیگر استانها هم البته رضایت خاطری از وضعیت آب در حوزههای انتخابیه خود نداشتند.
مهدی طغیانی عضو مجمع نمایندگان استان اصفهان در جلسه علنی دیروز مجلس در تذکری شفاهی گفت: باتوجه به وضعیت کم آبی و خشکسالی در کشور توقع ما این بود که علاج واقعه در وزارت نیرو قبل از وقوع صورت میگرفت.
شاید برای شما باور کردنی نباشد که در شهر اصفهان با ۳ مترمکعب در ثانیه کمبود آب مواجه هستیم. در برخی از مناطق اصفهان قطعی ۱۷ ساعته آب در مرکز استان را شاهد هستیم و در یک هفته ۲۲۷ تانکر به مناطق مختلف استان آبرسانی کردهاند، این مطالب را باید چگونه و به چه کسی گفت؟
او در ادامه تأکید کرد: باز شدن موقت زایندهرود برای آبرسانی به باغهای استان بازیچه معاندین نظام قرار گرفته و برای فعال کردن گسلهای قومی از آن استفاده میکنند، بر همین مبنا از وزارت نیرو میخواهم سامانه دوم آبرسانی را هر چه زودتر بهرهبرداری کند و از همین تریبون به خاطر کوتاهیهای دولت در این زمینه از مردم عذرخواهی میکنم.
شهریار حیدری نماینده قصر شیرین و سرپل ذهاب از استان کرمانشاه هم خطاب به وزیر نیرو گفت: روستاهای حوزه انتخابیه در کنار چشمهها و سدهای پر آب، آب آشامیدنی ندارند و تشنگی و بیآبی امانشان را بریده است، اکثریت قریب به اتفاق روستاهای حوزه انتخابیه بنده بهدلیل فرسودگی و عدم بازسازی توسعه شبکه توزیع آب، کمبود مخازن ذخیره آب و ایستگاههای پمپاژ و تصفیه خانه در کنار سدهای پر آب با قطعیهای مستمر و جانفرسای آب مواجه هستند و بهدلیل بیتدبیری و عدم مدیریت وزارت نیرو از منابع آب موجود نیز استفاده نمیشود.
شهباز حسنپور نماینده سیرجان از استان کرمان هم در نطق میان دستور خود با بیان اینکه صدای العطش مردم استان کرمان از بیآبی بلند است، گفت: پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب هنوز بیش از ۷۰۰ روستای استان کرمان با تانکر آبرسانی میشود، کجای این مملکت چنین وضعیتی است؟ نباید از نجابت مردم کرمان سوءاستفاده کرد و باید به داد مردمی رسید که بالاترین مشارکت را پای صندوقهای رأی داشتند، رأی ۸۰ درصدی به آیتالله رئیسی دادن با معنا است، دولت آینده باید به فکر رفع مشکلات اساسی مردم استان کرمان باشد.
گزارش کمیسیون انرژی در مورد خاموشیهای اخیر
در ادامه جلسه علنی دیروز گزارش کمیسیون انرژی مجلس در مورد خاموشیهای اخیر و مانع زدایی از صنعت برق کشور قرائت شد. در جریان بررسی این گزارش، معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی با تأکید بر ضرورت ادامه همکاریها برای مدیریت خاموشیها گفت که گرمای بیسابقه رشد ۲۰ درصدی مصرف و کاهش شدید توان نیروگاههای برق آبی از جمله عوامل خاموشیها بوده و با تدابیر انجام شده و همکاری صنعتگران و تمام بخشها مدیریت خاموشیها در دستور کار است.
پس از ارائه این گزارش محمدباقر قالیباف بر ضرورت سرمایهگذاری و سیاستگذاری درست در بخش برق و انرژیهای تجدید پذیر تأکید کرد و افزود: ما باید به سمت سیاستگذاری درست و سرمایهگذاری و قوانینی برویم که زیرساختهای کشور را خصوصاً در بخش برق و انرژیهای تجدید پذیر تقویت کند.
در بودجه ۱۴۰۰ تصمیم خوبی برای حوزه برق، عدالت در مصرف برق، قیمتگذاری و سرمایهگذاری گرفته شد که اگر به آن سمت حرکت کنیم مشکلات حل میشود.
نماینده خوزستان در مجلس خبرگان:
خونخواهی دو جوان کشته شده را مطالبه میکنیم
نماینده استان خوزستان در مجلس خبرگان بر مطالبه برحق مردم استان تأکید کرد و گفت: نیروهای مردمی و مطالبهگر باید با دقت، بصیرت و هوشیاری قدم بردارند تا هیچگونه زمینهای برای سوءاستفاده دشمن ایجاد نکنند.
آیتالله محسن حیدری در گفتوگو با فارس با انتقاد از «به حاشیه بردن مطالبات مردمی توسط برخی گروهکهای ضد انقلاب»، گفت: مطالبات کشاورزان و دامداران خوزستانی بویژه آنهایی که در مسیر رودخانه کرخه قرار دارند و متضرر شدند مطالبه بحق و قانونی است و هیچکس با آن مخالفت ندارد.
اما در میان مطالبات مردمی جریاناتی شناسایی میشوند که از آن سوی آب در خارج از کشور با وجود اینکه هیچ پایگاهی در بین مردم ندارند اما مترصد فرصت برای سوءاستفادههای حزبی و باندی خود هستند. نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان گفت: هدف جریان ضد انقلاب این است که روی مطالبات مردمی موج سواری کرده و آن را به نفع خود مصادره کند که قطعاً این کارها سوءاستفاده، جنایت و خیانت به آرمانهای ملت است.
حیدری با اشاره به مقوله مطالبهگری مردم و مقوله سوءاستفاده جریان ضد انقلاب، بیان کرد: مقوله اول برحق است و باید از آن دفاع کرد اما مقوله دوم در راستای منافع دشمنان اسلام و انقلاب بوده و باید با تمام قدرت در مقابل آن ایستادگی کرد. وی با تأکید بر اینکه نیروهای امنیتی کار خود را در این شرایط بخوبی انجام میدهند، عنوان کرد: نیروهای مردمی و مطالبهگر باید با دقت، بصیرت و هوشیاری قدم بردارند تا هیچ گونه زمینهای برای سوءاستفاده دشمن ایجاد نکنند و بدانند مطالبه برحق آنها بهعنوان تیری برای رسیدن به قلب دشمن است.
اگر انقلاب و مردم ضربه بخورد نه تاک میماند و نه تاکستان و حقوق مردم بر باد میرود لذا باید هوشیارانه برخورد کنیم و در زمین دشمن بازی نکنند. حیدری با تأکید بر مطالبه خونخواهی دو جوان کشته شده از شهرستانهای شادگان و کوت عبدالله، گفت: نه تنها اولیای دم بلکه همه مردم و انسانهای دلسوز درخواست خونخواهی این دو جوان بیگناه را میکنند.
چرا که ما میبینیم انسانهای جنایتکار، وابسته به اجنبی و ضد انقلاب با سوءاستفاده از مطالبات مردمی در بین آنها تیراندازی کرده و افراد بیگناه را میکشند که هم خانوادهها را عزادار و هم ملت را رنجیده خاطر میکنند.
حسین مرعشی در گفتوگو با «ایران»:
برنامه عملیاتی برای اقتصاد، تیم هماهنگ و مسئول می خواهد
گروه سیاسی / حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران معتقد است که ایجاد هماهنگی و تعادل بخشی میان امکانات و واقعیات کشور با توقعات و انتظارات مردم از دولت آینده، یکی از مهمترین برنامههای رئیس جمهوری آینده خواهد بود. او در مصاحبه با روزنامه «ایران» اما تأکید دارد که اصلاحطلبان آماده کمک به این دولت هستند به شرطی که فضای نقد برای آنها باز باشد. مرعشی توضیح میدهد حمایت از دولت در جراحیهای بزرگ و پر درد اقتصادی و همین طور کمک به دولت برای متعادل کردن شعارها و توقعات، میتواند از جمله مهمترین کمکهای اصلاحطلبان به دولت رئیسی باشد. او تأکید میکند که هیچ دورهای مانند اکنون کل کشور نیازمند موفقیت دولت نبوده و از همین رو توفیق دولت رئیسی آرزوی اصلاحطلبان است. با این همه او تأکید دارد برنامه عملیاتی برای اقتصاد کشور از کانال یک تیم هماهنگ و مسئول میگذرد.
٭٭٭
حدود دو هفته به شروع کار آقای رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم زمان باقی مانده. این روزها کارشناسان از ظرفیتها و مخاطرات احتمالی برای دولت آینده سخن میگویند. به نظر شما آقای رئیسی در ابتدای دولت باید روی چه مواردی تمرکز کند؟
وضعیت کشور در شرایط فعلی ملغمهای از مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که به هم ربط دارند. مهمترین مسأله دولت آقای رئیسی در این وضعیت شاید تناسب بین انتظارات مردم و امکانات کشور باشد. البته که این انتظارات را هم تا حدود زیادی همان طرفداران سیاسی ایشان بالا بردهاند. یعنی الان بزرگترین مسأله این است که آیا ایشان میتواند چیزی را که تبلیغ کرده و وعده داده، محقق کند یا نه؟ پاسخ مثبت گرفتن در برابر این سؤال برای دولت سیزدهم سخت است. یکی از این مسائل در بعد سیاسی این است که آیا وضعیت روابط سه قوه به یک تعادل و هماهنگی میرسد؟ از طرفی هم دولت ایشان باید یک دولت با کارآمدی بالا باشد. به عبارتی یک مسأله برای دولت از دست رفتن هماهنگی در سه سطح درون دولت، بین دولت و قوای دیگر و بین دولت و رهبری است و مسأله دیگر هم کارآمدی است.
خب درباره موضوع اول تحلیل شما چیست؟
من پیشبینی خاصی نمیخواهم بکنم و فعلاً با نگاه به منافع ملی آرزوی حداکثر هماهنگی در آن سه سطح را دارم اما این را هم میدانم که لزوماً اینکه قوا از یک جناح باشند به معنای هماهنگی نیست. هم به لحاظ سهمبندیهای داخل دولت پتانسیل بالایی برای عدم هماهنگی وجود دارد و هم معتقدم که بین قوا هم زمینه ناهماهنگی هست. بنابراین اینکه چون سه قوه دست اصولگرایان است پس اینها با هم هماهنگ میشوند، خیلی واقعبینانه نیست و باید برای ایجاد این هماهنگی تلاش و برنامهریزی بشود. برخی خوشبینیهای افراطی چه بسا سبب شود تا اصولگرایان از برنامهریزی و دیدن چالشها در این زمینه غافل شوند و یک وقتی چشم باز کنند و ببینند که خودشان هم درگیر همان دعواهایی شدند که قبلاً بوده. بنابراین من به اصولگرایان و دولت آقای رئیسی توصیه میکنم که به شکل واقعی برای چنین هماهنگی برنامهریزی و تلاش کنند.
شما به مسأله کارآمدی هم اشاره کردید. چشمانداز آن را چطور میبینید؟
من عرض کردم شعارهای قبلی اصولگرایان در این مرحله یکی از دردسرهای خودشان خواهد بود. آنها میگفتند که کشور را با وجود تحریم و وضعیت جنگ اقتصادی میشود به نحو مطلوبی اداره کرد. امروز وقت اثبات این حرف است. این هم در شرایطی است که اقتصاد ایران دچار عدم تعادلهای شکننده و بسیار مخربی شده. عدم تعادل در درآمدها و هزینههای دولت، تکیه زیاد دولت به انتشار اوراق بدهی که هم سود بر آن مترتب است و هم سررسید آن میرسد در حالی که دوباره کشور نیاز دارد از این ابزار استفاده کند، عدم تعادل در دخل و خرج صندوقهای بازنشستگی که روز به روز وسیعتر میشود، مسأله خدمات زیربنایی مثل برق، بازار کار، متناسب نبودن دستمزدها چه برای کارگران و چه کارمندان دولت و این دست مسائل را داریم در حالی که در اقتصاد ایران دیگر منابع دست نخوردهای وجود ندارد که بشود از آن استفاده کرد.
حالا اینها را در کنار مؤلفه سیاست خارجی و تنظیم شرایط برای دریافت سرمایهگذاری بگذارید که از مسیر احیای برجام محقق میشود و در آنجا هم یک عدم تعادل بین واقعیتها و آرزوها وجود دارد. چون دولت بعدی اگر بخواهد به واقعیتها تکیه کند، ممکن است توسط دوستان خودش که بیشتر آرزومند و آرمانخواه هستند، مورد بی مهری قرار بگیرد و اگر به واقعیتها توجه نکند نمیتواند مسائل را حل و فصل کند. اینها چالشهای کارآمدی دولت بعدی است. حالا باید توجه کنید که همه ما نیازمند توفیق و پیروزی این دولت در عرصه مدیریت کشور هستیم. هیچ وقت همه ایران این طور به شکل حیاتی چنین نیازی به موفقیت دولت نداشته. ما از آقای رئیسی در انتخابات حمایت نکردیم اما میدانیم عدم توفیق دولت او خطر بزرگی برای کشور است و بنابراین من شخصاً آرزو میکنم آنچنان این دولت موفق باشد که سال 1404 با دو برابر رأی امسال دوباره ایشان رئیس جمهوری شود. امیدوار هم هستیم که ما به عنوان رقبای سیاسی ایشان هم بتوانیم هر کمکی که امکانش هست، به ایشان ارائه دهیم.
بر این اساس یعنی اگر دولت آقای رئیسی در مسیر حل مشکلات و مواجهه با واقعیات موجود، جاهایی به این ارزیابی رسید که باید بخشی از شعارها یا وعدهها را تعدیل و با امکانات کشور متعادل کند، از نظر شما به عنوان یک رقیب سیاسی قابل دفاع است یا آن وقت شما خرده خواهید گرفت که چرا از وعدهها عقبنشینی کرده است؟
اینکه دولت بعدی باید شعارها و توقعات عمومی را متعادل کند، حرف درستی است. به هر حال امکانات کشور مشخص است و اگر دولت سیزدهم با همان مسیر برخی شعارهای بزرگ بخواهد جلو برود، خیلی زود زمینگیر میشود. اما درباره انتقادات باید ببینیم هدف از انتقاد چیست. اگر تخطئه و مچگیری باشد خب قطعاً باید تمام شود. اما انتقادات سازنده و منطقی نباید تعطیل شوند.
سؤال من ناظر به انتقادات نبود، ناظر به ایجاد مجال برای متعادل کردن شعار و مطالبات عمومی است.
بله ببینید اینجا دو اتفاق به نظر من باید بیفتد. این حرف درستی است که اگر دولت خواست از برخی شعارهای بزرگ با هدف متناسب کردن شعارهایش با واقعیت عقب بنشیند، این مجال برایش فراهم شود و منتقدان و رقبا، فضایی نسازند که دولت را در یک دوگانگی قرار دهند. در آن طرف هم به نظرم باید توقع را از دولت داشت که فضای بیان نظر و انتقاد را باز بگذارد. اگر از کارکردها سؤال و انتقاد نشود که انگیزهها برای پیشبرد امور کشور کاهش پیدا میکند. مردم با تمام وجود درست بودن یا غلط بودن سیاستها را درک میکنند.
ما وقتی میگوییم آماده کمک به دولت آقای رئیسی هستیم، معنایش این نیست که پست و سمت میخواهیم. رقبای ایشان نیازمند این فضا هستند و قطعاً در تصمیمات منطقی پشت ایشان خواهند بود. ایشان به ظرفیت منتقدان در این دولت بسیار نیاز دارد. یکی همین جایی که شما گفتید. به هر حال واقعیتهای کشور خودش را به شعارهای بلندپروازانه تحمیل خواهد کرد و دولت نیازمند تعدیل جدی این شعارها خواهد بود. در آنجا ظرفیت منتقدانی که از مدتها قبل معتقد بودند کشور امکانات فوری تحقق این شعارها را ندارد، کمک دولت خواهد بود. در مسائل دیگری هم این هست. اداره کشور در این دوره دو چیز میخواهد. یکی علم و توان مدیریتی و گرفتن تصمیمات منطقی. اما بخش دیگر که خیلی مهم است جراحیهای اساسی و زیربنایی در اقتصاد و ساختار و فرایندهاست که به احتمال بسیار زیاد درد دارد و درد آن به مذاق جامعه خوش نیاید. اینجا اگر تصمیمات دولت آقای رئیسی درست اما در بازه زمانی مشخصی دارای طعم تلخ باشد، قطعاً منتقدان دولت مانند بخش زیادی از اصلاحطلبان به کمک دولت خواهند آمد و جامعه را نسبت به این اتفاقات و ضرورت آن توجیه خواهند کرد و یاری میکنند که یک اجماع عمومیتری برای این کارها صورت بگیرد. چون به هر حال عبور کشور از این عدم تعادلها و وضعیتی که میبینیم کار سادهای نیست.
آقای رئیسی در فاصله زمانی که پیروز انتخابات شد تا الان دیدارهایی با افراد مختلف ترتیب داد و حتی از منتقدان و مخالفان خود هم خواسته است تا دیدگاههایشان را به ایشان منتقل کنند. اخیراً هم ایشان جلسهای با صاحبنظران اقتصادی داشت. این حرکت را شما مقدمهای برای وضعیتی که توصیف کردید، میدانید؟
اینها کار خوبی بود. از نظر احترام به گروههای مختلف صاحبنظر و به رسمیت شناختن تکثر دیدگاهها. اما بحث ما چه ناظر به استفاده از ظرفیت کارشناسی کشور باشد و چه اداره بهتر اقتصاد، نیازمند اقدامات به مراتب اساسیتری است. برای تضارب آرا همین که ایشان فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور را باز کند و امکان فعالیت در اغلب بخشهای مختلف جامعه مدنی را فراهم بیاورد، خودش یک گام بسیار بزرگ است. از دل یک یا چند جلسه، تضارب آرا سازنده بیرون نمیآید. این باید یک فرایند فراگیر در تمام سطوح جامعه و با دادن سطح معقولی از آزادی فعالیت به همه باشد. کما اینکه از دل این دست جلسات به نظر من برنامه عملیاتی هم بیرون نمیآید. برنامه عملیاتی برای اقتصاد یک تیم مسئول و منسجم میخواهد که حداقل چهار نهاد را در بر بگیرد، یعنی بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه و وزارت نفت و البته نقش دستگاه دیپلماسی هم با توجه به ارتباط کارکرد آن با جذب سرمایهگذاری خارجی بسیار مهم است. مهم این است که در این سطح یک برنامه و تیم هماهنگ وجود داشته باشد که هدفگذاری مشخصی در دو حوزه تورم و رشد اقتصادی داشته باشند تا در نهایت بتوانند به یک بسته سیاستی واحد و هماهنگ برسند. ما تا الان بسته سیاستی در این حوزه داشتیم اما همه آنها مونتاژ بوده، یک جمله را از آقای نیلی میگرفتند، یک جمله از آقای راغفر، یک طرح از آقای خوش چهره میگرفتند و یک طرح از آقای فروزان مهر. استفاده از ظرفیت همه اقتصاددانان و شنیدن نظرات همه آنها خیلی خوب است به شرطی که قبل از آن یک تیم منسجم و هماهنگ شکل گرفته باشند. این برای من خیلی مهم نیست این تیم چه کسانی هستند. قطعاً باید اقتصاددانان قابلی باشند اما چه کسانی باشند از نظر من اولویت ندارد. اولویت مهمتر این است که هماهنگ باشند. آقای رئیسی اگرچهار اقتصاددان قابل و کارکشته اما با نظرات مختلف را در سمتهای اقتصادی دولت بگذارد قطعاً باید بداند که کار مدیریت اقتصادی دولتش از همان اول به بنبست میخورد.
٭٭٭
حدود دو هفته به شروع کار آقای رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم زمان باقی مانده. این روزها کارشناسان از ظرفیتها و مخاطرات احتمالی برای دولت آینده سخن میگویند. به نظر شما آقای رئیسی در ابتدای دولت باید روی چه مواردی تمرکز کند؟
وضعیت کشور در شرایط فعلی ملغمهای از مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که به هم ربط دارند. مهمترین مسأله دولت آقای رئیسی در این وضعیت شاید تناسب بین انتظارات مردم و امکانات کشور باشد. البته که این انتظارات را هم تا حدود زیادی همان طرفداران سیاسی ایشان بالا بردهاند. یعنی الان بزرگترین مسأله این است که آیا ایشان میتواند چیزی را که تبلیغ کرده و وعده داده، محقق کند یا نه؟ پاسخ مثبت گرفتن در برابر این سؤال برای دولت سیزدهم سخت است. یکی از این مسائل در بعد سیاسی این است که آیا وضعیت روابط سه قوه به یک تعادل و هماهنگی میرسد؟ از طرفی هم دولت ایشان باید یک دولت با کارآمدی بالا باشد. به عبارتی یک مسأله برای دولت از دست رفتن هماهنگی در سه سطح درون دولت، بین دولت و قوای دیگر و بین دولت و رهبری است و مسأله دیگر هم کارآمدی است.
خب درباره موضوع اول تحلیل شما چیست؟
من پیشبینی خاصی نمیخواهم بکنم و فعلاً با نگاه به منافع ملی آرزوی حداکثر هماهنگی در آن سه سطح را دارم اما این را هم میدانم که لزوماً اینکه قوا از یک جناح باشند به معنای هماهنگی نیست. هم به لحاظ سهمبندیهای داخل دولت پتانسیل بالایی برای عدم هماهنگی وجود دارد و هم معتقدم که بین قوا هم زمینه ناهماهنگی هست. بنابراین اینکه چون سه قوه دست اصولگرایان است پس اینها با هم هماهنگ میشوند، خیلی واقعبینانه نیست و باید برای ایجاد این هماهنگی تلاش و برنامهریزی بشود. برخی خوشبینیهای افراطی چه بسا سبب شود تا اصولگرایان از برنامهریزی و دیدن چالشها در این زمینه غافل شوند و یک وقتی چشم باز کنند و ببینند که خودشان هم درگیر همان دعواهایی شدند که قبلاً بوده. بنابراین من به اصولگرایان و دولت آقای رئیسی توصیه میکنم که به شکل واقعی برای چنین هماهنگی برنامهریزی و تلاش کنند.
شما به مسأله کارآمدی هم اشاره کردید. چشمانداز آن را چطور میبینید؟
من عرض کردم شعارهای قبلی اصولگرایان در این مرحله یکی از دردسرهای خودشان خواهد بود. آنها میگفتند که کشور را با وجود تحریم و وضعیت جنگ اقتصادی میشود به نحو مطلوبی اداره کرد. امروز وقت اثبات این حرف است. این هم در شرایطی است که اقتصاد ایران دچار عدم تعادلهای شکننده و بسیار مخربی شده. عدم تعادل در درآمدها و هزینههای دولت، تکیه زیاد دولت به انتشار اوراق بدهی که هم سود بر آن مترتب است و هم سررسید آن میرسد در حالی که دوباره کشور نیاز دارد از این ابزار استفاده کند، عدم تعادل در دخل و خرج صندوقهای بازنشستگی که روز به روز وسیعتر میشود، مسأله خدمات زیربنایی مثل برق، بازار کار، متناسب نبودن دستمزدها چه برای کارگران و چه کارمندان دولت و این دست مسائل را داریم در حالی که در اقتصاد ایران دیگر منابع دست نخوردهای وجود ندارد که بشود از آن استفاده کرد.
حالا اینها را در کنار مؤلفه سیاست خارجی و تنظیم شرایط برای دریافت سرمایهگذاری بگذارید که از مسیر احیای برجام محقق میشود و در آنجا هم یک عدم تعادل بین واقعیتها و آرزوها وجود دارد. چون دولت بعدی اگر بخواهد به واقعیتها تکیه کند، ممکن است توسط دوستان خودش که بیشتر آرزومند و آرمانخواه هستند، مورد بی مهری قرار بگیرد و اگر به واقعیتها توجه نکند نمیتواند مسائل را حل و فصل کند. اینها چالشهای کارآمدی دولت بعدی است. حالا باید توجه کنید که همه ما نیازمند توفیق و پیروزی این دولت در عرصه مدیریت کشور هستیم. هیچ وقت همه ایران این طور به شکل حیاتی چنین نیازی به موفقیت دولت نداشته. ما از آقای رئیسی در انتخابات حمایت نکردیم اما میدانیم عدم توفیق دولت او خطر بزرگی برای کشور است و بنابراین من شخصاً آرزو میکنم آنچنان این دولت موفق باشد که سال 1404 با دو برابر رأی امسال دوباره ایشان رئیس جمهوری شود. امیدوار هم هستیم که ما به عنوان رقبای سیاسی ایشان هم بتوانیم هر کمکی که امکانش هست، به ایشان ارائه دهیم.
بر این اساس یعنی اگر دولت آقای رئیسی در مسیر حل مشکلات و مواجهه با واقعیات موجود، جاهایی به این ارزیابی رسید که باید بخشی از شعارها یا وعدهها را تعدیل و با امکانات کشور متعادل کند، از نظر شما به عنوان یک رقیب سیاسی قابل دفاع است یا آن وقت شما خرده خواهید گرفت که چرا از وعدهها عقبنشینی کرده است؟
اینکه دولت بعدی باید شعارها و توقعات عمومی را متعادل کند، حرف درستی است. به هر حال امکانات کشور مشخص است و اگر دولت سیزدهم با همان مسیر برخی شعارهای بزرگ بخواهد جلو برود، خیلی زود زمینگیر میشود. اما درباره انتقادات باید ببینیم هدف از انتقاد چیست. اگر تخطئه و مچگیری باشد خب قطعاً باید تمام شود. اما انتقادات سازنده و منطقی نباید تعطیل شوند.
سؤال من ناظر به انتقادات نبود، ناظر به ایجاد مجال برای متعادل کردن شعار و مطالبات عمومی است.
بله ببینید اینجا دو اتفاق به نظر من باید بیفتد. این حرف درستی است که اگر دولت خواست از برخی شعارهای بزرگ با هدف متناسب کردن شعارهایش با واقعیت عقب بنشیند، این مجال برایش فراهم شود و منتقدان و رقبا، فضایی نسازند که دولت را در یک دوگانگی قرار دهند. در آن طرف هم به نظرم باید توقع را از دولت داشت که فضای بیان نظر و انتقاد را باز بگذارد. اگر از کارکردها سؤال و انتقاد نشود که انگیزهها برای پیشبرد امور کشور کاهش پیدا میکند. مردم با تمام وجود درست بودن یا غلط بودن سیاستها را درک میکنند.
ما وقتی میگوییم آماده کمک به دولت آقای رئیسی هستیم، معنایش این نیست که پست و سمت میخواهیم. رقبای ایشان نیازمند این فضا هستند و قطعاً در تصمیمات منطقی پشت ایشان خواهند بود. ایشان به ظرفیت منتقدان در این دولت بسیار نیاز دارد. یکی همین جایی که شما گفتید. به هر حال واقعیتهای کشور خودش را به شعارهای بلندپروازانه تحمیل خواهد کرد و دولت نیازمند تعدیل جدی این شعارها خواهد بود. در آنجا ظرفیت منتقدانی که از مدتها قبل معتقد بودند کشور امکانات فوری تحقق این شعارها را ندارد، کمک دولت خواهد بود. در مسائل دیگری هم این هست. اداره کشور در این دوره دو چیز میخواهد. یکی علم و توان مدیریتی و گرفتن تصمیمات منطقی. اما بخش دیگر که خیلی مهم است جراحیهای اساسی و زیربنایی در اقتصاد و ساختار و فرایندهاست که به احتمال بسیار زیاد درد دارد و درد آن به مذاق جامعه خوش نیاید. اینجا اگر تصمیمات دولت آقای رئیسی درست اما در بازه زمانی مشخصی دارای طعم تلخ باشد، قطعاً منتقدان دولت مانند بخش زیادی از اصلاحطلبان به کمک دولت خواهند آمد و جامعه را نسبت به این اتفاقات و ضرورت آن توجیه خواهند کرد و یاری میکنند که یک اجماع عمومیتری برای این کارها صورت بگیرد. چون به هر حال عبور کشور از این عدم تعادلها و وضعیتی که میبینیم کار سادهای نیست.
آقای رئیسی در فاصله زمانی که پیروز انتخابات شد تا الان دیدارهایی با افراد مختلف ترتیب داد و حتی از منتقدان و مخالفان خود هم خواسته است تا دیدگاههایشان را به ایشان منتقل کنند. اخیراً هم ایشان جلسهای با صاحبنظران اقتصادی داشت. این حرکت را شما مقدمهای برای وضعیتی که توصیف کردید، میدانید؟
اینها کار خوبی بود. از نظر احترام به گروههای مختلف صاحبنظر و به رسمیت شناختن تکثر دیدگاهها. اما بحث ما چه ناظر به استفاده از ظرفیت کارشناسی کشور باشد و چه اداره بهتر اقتصاد، نیازمند اقدامات به مراتب اساسیتری است. برای تضارب آرا همین که ایشان فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور را باز کند و امکان فعالیت در اغلب بخشهای مختلف جامعه مدنی را فراهم بیاورد، خودش یک گام بسیار بزرگ است. از دل یک یا چند جلسه، تضارب آرا سازنده بیرون نمیآید. این باید یک فرایند فراگیر در تمام سطوح جامعه و با دادن سطح معقولی از آزادی فعالیت به همه باشد. کما اینکه از دل این دست جلسات به نظر من برنامه عملیاتی هم بیرون نمیآید. برنامه عملیاتی برای اقتصاد یک تیم مسئول و منسجم میخواهد که حداقل چهار نهاد را در بر بگیرد، یعنی بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه و وزارت نفت و البته نقش دستگاه دیپلماسی هم با توجه به ارتباط کارکرد آن با جذب سرمایهگذاری خارجی بسیار مهم است. مهم این است که در این سطح یک برنامه و تیم هماهنگ وجود داشته باشد که هدفگذاری مشخصی در دو حوزه تورم و رشد اقتصادی داشته باشند تا در نهایت بتوانند به یک بسته سیاستی واحد و هماهنگ برسند. ما تا الان بسته سیاستی در این حوزه داشتیم اما همه آنها مونتاژ بوده، یک جمله را از آقای نیلی میگرفتند، یک جمله از آقای راغفر، یک طرح از آقای خوش چهره میگرفتند و یک طرح از آقای فروزان مهر. استفاده از ظرفیت همه اقتصاددانان و شنیدن نظرات همه آنها خیلی خوب است به شرطی که قبل از آن یک تیم منسجم و هماهنگ شکل گرفته باشند. این برای من خیلی مهم نیست این تیم چه کسانی هستند. قطعاً باید اقتصاددانان قابلی باشند اما چه کسانی باشند از نظر من اولویت ندارد. اولویت مهمتر این است که هماهنگ باشند. آقای رئیسی اگرچهار اقتصاددان قابل و کارکشته اما با نظرات مختلف را در سمتهای اقتصادی دولت بگذارد قطعاً باید بداند که کار مدیریت اقتصادی دولتش از همان اول به بنبست میخورد.
غلامرضا مصباحی مقدم در گفتوگو با «ایران»:
یکدستی و کارآمدی مؤلفههای مهم چینش کابینه است
گروه سیاسی / در ماههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم یکی از محتواهای رسانهای که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد پوسترهای طراحی شده از کابینههای احتمالی نامزدهای ریاست جمهوری بود که نشان میداد در صورت پیروزی هر یک از نامزدها چه کسانی در جایگاه وزرا و معاونان او قرار خواهند گرفت. حالا اما با گذشت یک ماه از انتخابات و پس از پیروزی سید ابراهیم رئیسی در آن کمتر کسی میتواند ترکیب کابینه سیزدهم را حدس بزند. این یکی از موضوعاتی بود که در پرسش از غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و سخنگوی جامعه روحانیت مبارز مطرح کردیم و او در پاسخ با تأکید بر مستقل بودن رئیسجمهوری منتخب از جریانهای سیاسی، گفت:«کسی از آقای رئیسی طلبی ندارد تا بخواهد به این وسیله در کابینه برای خودش سهمی دست و پا کند.»
٭٭٭
مشخص است که دولت آقای رئیسی در شرایط سختی مدیریت کشور را تحویل میگیرد. فهرستی از مخاطرات و مشکلات پیش روی دولت ایشان مطرح است که در صدر آن مسائل اقتصادی همچون تورم و بیکاری و کمبود منابع وجود دارد. به باور شما مخاطره نخست دولت در نخستین سال کاریاش چیست؟
فوریترین مخاطره پیش روی دولت پرداخت حقوق کارکنان است؛ خصوصاً با افزایش حقوقی که دولت فعلی نسبت به حقوق بازنشستگان در راستای اجرای مصوبه همسانسازی حقوق بازنشستگان و شاغلان انجام داده است. این در حالی است که ممکن بود این کار ظرف 10 سال گذشته بتدریج اعمال شود، اما درست در سال پایانی دولت انجام شده و هنوز هم بخشی اجرا شده و بخشی اجرا نشده است. این کار یک بار سنگین مالی در مقابل دولت جدید میگذارد که اگر بنا باشد احکام صادر شده را اجرایی کند با مسأله کمبود منابع روبهرو است. راه حل فوری و روشن هم ندارد. مگر اینکه دولت جدید مسأله را با مردم در میان بگذارد از کسانی که این احکام به نفع آنها صادر شده تقاضا کند قدری صبر کنند، تا دولت بتواند سوار کار شود و این بدهی را بپردازد؛ یا اینکه برخلاف اقدام دولت فعلی که از بانک مرکزی استقراض کرد دولت آینده این استقراض را از خود مردم انجام دهد تا در حد امکان از کاهش ارزش پول ملی جلوگیری کند. به دنبال این، مسأله خطیر دیگری که پیش روی دولت آینده قرار دارد، مسأله اصلاح بودجه است. اگر دولت آقای رئیسی بتواند در بودجه سال جاری برای شش ماهه دوم تغییری بدهد به نحوی که از هزینهها بکاهد و درآمدهایش را افزایش دهد، ای بسا بتواند با این تدبیر مشکلات فوری را که در برابر دارد، کاهش دهد.
با وجود مشکلات مختلفی که گفته میشود دولت آینده با آن روبهرو است در سخنان شخص آقای رئیسی نوعی نگاه امیدوارانه دیده میشود. به نحوی که گویا همه مسائل را قابل حل میبینند و برای آن برنامه دارند. این نگاه امیدوارانه از کجا نشأت میگیرد؟ ایشان فی نفسه چه ظرفیتها و توانمندیهایی برای حل مشکلات دارد؟
من البته از برنامهای که ایشان برای حل مشکلات پیشبینی کردهاند، اطلاع خاصی ندارم. اما این نگاه را نگاه مثبتی میدانم. بسیاری از مسائل در حوزه اقتصاد در جامعه ما تحت تأثیر موضوعات ذیل روانشناختی اجتماعی است. گاهی اوقات نوع پیشبینیهای ناشی از نگرانی که مردم دارند؛ سبب رشد تقاضا و تمایل مردم به ذخیره کردن اقلام مصرفی میشود. نگرانی سبب رفتارهای خارج از پیشبینی مردم در خرید کالاها است. اما اگر نگرانی به امید تبدیل شود میتواند بلافاصله این اثر را بگذارد که فشاری که روی افکار و اذهان مردم بود کاهش پیدا کند. از این طریق امید میتواند روی نرخ ارز اثر بگذارد یا تا حدی از نرخ تورم کم کند. این آثار امید اجتماعی است. میدانیم که دو نوع تورم وجود دارد؛ تورم ناشی از هزینه و دیگری انتظارات تــــــورمی. انتظارات تورمی آنجایی اتفاق میافتد که مردم در انتظار تورم بالاترند و به همین دلیل در خرید عجله دارند.
در مقابل فروشندگان برای فروش کالا عجله ندارند و میگویند صبر میکنیم با قیمت بالاتر بفروشیم. این سبب به وجود آمدن شکاف عرضه و تقاضا میشود و به زیان عامه مردم است، زیرا همان تورمی که انتظارش را میکشیدند در اثر این شکاف اتفاق میافتد.
از این جهت بنده رویکرد آقای رئیسی را رویکرد مثبتی میبینم. این رویکرد به مخاطبان یعنی جامعه آرامش میدهد. اینکه ایشان بیش از آنکه بخواهد به نحو سلبی انگشت روی مشکلات بگذارد، به نحو ایجابی درباره حل مشکلات میگوید اثر مثبتی بر وضعیت روانی جامعه دارد و به تبع اثر مثبتی هم بر اقتصاد خواهد داشت.
برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که با یکدست شدن حاکمیت و همسو شدن جریانهای سیاسی حاکم در قوای سهگانه و دیگر نهادهای حاکمیتی برخی مشکلاتی که پیش روی دولت آقای روحانی وجود داشت مانند معطل ماندن FATF در مجمع و نظایر آن از پیش پای دولت جدید به طریقی برداشته شود و راه حلی برای خروج از این بنبستها پیدا شود. آیا شما با این نظر موافقید یا ممکن است حتی در دولت آقای رئیسی هم مسائلی از این دست لاینحل بمانند و برای دولت مشکلساز شوند؟
یکدستی حاکمیت طبعاً بر رویکرد هر سه قوه نسبت به هم و همکاریشان با یکدیگر اثر مثبتی دارد. این رویکرد همکارانه، چالشها را کاهش میدهد و سبب میشود کشور راحتتر اداره شود. طبیعتاً ادبیاتی که سران قوا در شرایط یکدستی حاکمیت نسبت به هم به کار میگیرند ادبیات طعنه زدن به یکدیگر نیست و این از نظر اجتماعی آثار مثبتی دارد. بله من هم قبول دارم که وقتی حاکمیت یکدست میشود تفاهم بیشتر است و کارها و تصمیمات سریعتر به نتیجه میرسد و آنچه مربوط به همکاری قوای مختلف و دستگاههای مختلف است نسبت به یکدیگر سریعتر سامان پیدا میکند.
اما در مورد خاصی که شما مثال زدید یعنی FATF یک معنایش میتواند این باشد که دولت از این اصرار بیجا و بیموردی که در مورد FATF میشود، دست بر میدارد و میفهمد که آنچه اتفاق افتاده ربطی به FATF ندارد؛ بلکه صرفاً حاصل تحریم یکجانبه امریکا است. تحریمها مانع نقل و انتقال وجوه است و مانع از اینکه بسیاری از خواستههای ایران با واردات تأمین شود. تحریمها موجب این است که هزینههای بالایی برای تجارت ما پدید بیاید نه اینکه مربوط به FATF باشد. کشورهایی مثل چین، هند، کره جنوبی، روسیه و... که با ما ارتباط مالی دارند بخوبی میدانند که ایران پولشویی نمیکند اما ناچار است برای مقابله با تحریمهای امریکا آنها را دور بزند. البته ما با افزایش تولید که در بیان جناب آقای رئیسی هم آمد تحریمها را خنثی میکنیم نه اینکه با اقدامات عجلهای بخواهیم کاری کنیم که دشمن رفع تحریم کند؛ خیر ما خنثی سازی تحریم میکنیم. این هم یک روش است و اتفاقاً روش موفقتری است. زیرا دست دشمن را از اهرم فشاری که دارد، خالی میکند. از این جهت من کاملاً موافقم که همسویی و هماهنگی قوا به سرعت گرفتن حل مشکلات و مسائل کمک خواهد کرد.
بتازگی برخی فعالان سیاسی اصولگرا همچون آقای احمد توکلی از سهمخواهی در جریان تشکیل کابینه ابراز نگرانی کردهاند. به هر حال بعید هم نیست که طیفهایی از اصولگرایان خود را محق بدانند که سهمی از کرسیهای هیأت دولت داشته باشند. اما در مقابل برخی کارشناسان هم به ضرورت شکل گیری کابینه فراجناحی معتقدند. آنها این نظر را به تأکیدات خود آقای رئیسی برای بهکارگیری افراد کارآمد و شایستهسالاری مستند میکنند. به نظرتان آقای رئیسی تا چه حد میتواند در مقابل سهمخواهیها مقاومت کند و کابینهای واقعاً براساس کارآمدی تشکیل بدهد؟
من برای پاسخ به این سؤال از بیانات خود آقای رئیسی استفاده میکنم. ایشان در تبلیغات انتخاباتی اول خودشان را به عنوان یک کاندیدای مستقل معرفی کردند. یعنی اینکه مدیون هیچ جریان سیاسی نیستند و شعارشان هم تشکیل دولت مردمی است. علاوه بر این کابینه خودشان را کابینهای براساس شایسته سالاری اعلام کردند. دقیقاً این معنا جلوی هرگونه مطالبات گروهی و سهمخواهی را میگیرد. چه کسی از آقای رئیسی طلبی دارد تا بخواهد به این وسیله در کابینه برای خودش سهمی دست و پا کند؟ اگر کسانی به میدان آمدند در هنگام تبلیغات، ستاد زدند و... چه کسی از آنها خواسته بود که این کارها را بکنند؟ اگر آقای رئیسی خواسته بود یا اگر ستاد ایشان خواسته بود در آن صورت حق داشتند که امروز انتظار داشته باشند، ولی نه آقای رئیسی و نه ستاد ایشان از کسی چنین کاری نخواسته بود. از این جهت ایشان هیچ گونه بدهکاری و دینی به کسی ندارد تا بخواهد به این سهمخواهیها پاسخ مثبت بدهد. ایشان آزاد و راحت است و میتواند انتخاب خودش را بر اساس شایسته سالاری انجام دهد و برای هر وزارتخانه فهرستی از چند وزیر داشته باشد تا احیاناً اگر بعضی هایشان را مجلس نپذیرفت افرادی را بلافاصله جایگزین کند. اما مهم یکدست بودن، توانایی و کارآمدی این مجموعه است و مهم این است که خصوصاً در حوزه اقتصاد یک گروه منسجم با یک فرد ارشد که از مجموعه باشد پدید بیاید و دعوت به کار شود که بتوانند هماهنگ با هم کار کنند. بانک مرکزی، سازمان برنامه، وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی نهادهایی هستند که باید مجموعه به وسیله یک تیم حرفهای، هماهنگ، فعال و جهادی مدیریت شوند. اگر این کار را آقای رئیسی آزادانه انجام دهد هیچ کس نمیتواند از ایشان مطالبهای داشته باشد که ایشان ملزم باشد به آن مطالبه پاسخ مثبت بدهد.
ایشان سامانهای برای معرفی وزرا از سوی نخبگان و مردم راهاندازی کردند. فرض کنیم که حاصل این معرفیها و تصمیم آقای رئیسی دعوت از چند وزیر یا معاون از جناح رقیب باشد و اتفاقاً آن فرد یا افراد هم بپذیرند که با دولت ایشان کار کنند. اگر چنین فرضی واقعیت پیدا کند شما آن را مفید میدانید یا فکر میکنید مسألهساز باشد؟
یادم میآید که امام (ره) در انتصاب آقای بازرگان به نخست وزیری فرمودند که من آقای بازرگان را به نخست وزیری منصوب میکنم بدون درنظر گرفتن روابط حزبی، یعنی با فراغت ایشان از جریان سیاسی متبوعشان، یعنی منظورشان این بود که آقای بازرگان در انتخاب کابینه وزرا را از میان فعالان نهضت آزادی انتخاب نکند. اگر جناب آقای رئیسی بخواهد چنین کاری بکند و فردی را از جریان اصلاحات بکار بگیرد، باید نگاه براساس شایستهسالاری باشد. اگر فرد شایسته است بدون توجه به وابستگیهای سیاسی و حزبی شایستگی و توانایی خودش را به میدان بیاورد. از این جهت ایشان مرزهای گروهها و جریانها را درنوردید و اعلام کرد که خودم را به تفکر سیاسی خاصی محدود نمیکنم.
آیا میتوانند واقعاً چنین دیدگاهی را عملی کنند؟ در حال حاضر نوعی سکوت خبری از سوی دفتر ایشان درباره انتخاب افراد کابینه پیگیری میشود. پشت این سکوت چیست؟
بله البته ایشان روش خاصی دارد. برای کاندیداتوریاش هم کسی خبر نداشت که بالاخره ثبت نام میکند یا خیر. تا اینکه شب انتخابات از طریق نزدیکانشان خبردار شدیم که ثبت نام میکنند. در مورد انتخاب وزرا هم همین طور است. قدرت راز نگهداری ایشان بالاست که البته باید این ویژگی را تحسین کرد.
بسیاری معتقدند که شرایط حال حاضر کشور ایجاب میکند که تنشها و اختلافات سیاسی داخلی به حداقل برسد. آیا در ایشان چنین ظرفیتی را میبینید که بتوانند نوعی وفاق داخلی ایجاد کنند؟
بدانید که این نگاه دقیقاً نگاه رهبر معظم انقلاب است. حضرت آقا خواهان این هستند که ما در داخل انسجام و وحدت ملی داشته باشیم. حس میکنم آقای رئیسی هم با رفتارهایی که میکند همین را نشان میدهد. اینکه دفتر آقای رئیسی مثلاً به آقای احمد زیدآبادی و بعضی دیگر از نخبگان جریان اصلاحطلب تماس میگیرد و میخواهد که نظراتشان را بنویسند و آنها هم دست به کار میشوند و نظراتشان را منتقل میکنند. اینکه ایشان رقبای خودشان را در انتخابات دعوت کرد و با آنها به گفتوگو نشست و از آنها راهنمایی خواست. اینها حکایت از آن دارد که رویکرد آقای رئیسی رویکرد انسجام داخلی و یکصدایی ملت ایران در مقابل مناسبات خارجی و بینالمللیاش است.
٭٭٭
مشخص است که دولت آقای رئیسی در شرایط سختی مدیریت کشور را تحویل میگیرد. فهرستی از مخاطرات و مشکلات پیش روی دولت ایشان مطرح است که در صدر آن مسائل اقتصادی همچون تورم و بیکاری و کمبود منابع وجود دارد. به باور شما مخاطره نخست دولت در نخستین سال کاریاش چیست؟
فوریترین مخاطره پیش روی دولت پرداخت حقوق کارکنان است؛ خصوصاً با افزایش حقوقی که دولت فعلی نسبت به حقوق بازنشستگان در راستای اجرای مصوبه همسانسازی حقوق بازنشستگان و شاغلان انجام داده است. این در حالی است که ممکن بود این کار ظرف 10 سال گذشته بتدریج اعمال شود، اما درست در سال پایانی دولت انجام شده و هنوز هم بخشی اجرا شده و بخشی اجرا نشده است. این کار یک بار سنگین مالی در مقابل دولت جدید میگذارد که اگر بنا باشد احکام صادر شده را اجرایی کند با مسأله کمبود منابع روبهرو است. راه حل فوری و روشن هم ندارد. مگر اینکه دولت جدید مسأله را با مردم در میان بگذارد از کسانی که این احکام به نفع آنها صادر شده تقاضا کند قدری صبر کنند، تا دولت بتواند سوار کار شود و این بدهی را بپردازد؛ یا اینکه برخلاف اقدام دولت فعلی که از بانک مرکزی استقراض کرد دولت آینده این استقراض را از خود مردم انجام دهد تا در حد امکان از کاهش ارزش پول ملی جلوگیری کند. به دنبال این، مسأله خطیر دیگری که پیش روی دولت آینده قرار دارد، مسأله اصلاح بودجه است. اگر دولت آقای رئیسی بتواند در بودجه سال جاری برای شش ماهه دوم تغییری بدهد به نحوی که از هزینهها بکاهد و درآمدهایش را افزایش دهد، ای بسا بتواند با این تدبیر مشکلات فوری را که در برابر دارد، کاهش دهد.
با وجود مشکلات مختلفی که گفته میشود دولت آینده با آن روبهرو است در سخنان شخص آقای رئیسی نوعی نگاه امیدوارانه دیده میشود. به نحوی که گویا همه مسائل را قابل حل میبینند و برای آن برنامه دارند. این نگاه امیدوارانه از کجا نشأت میگیرد؟ ایشان فی نفسه چه ظرفیتها و توانمندیهایی برای حل مشکلات دارد؟
من البته از برنامهای که ایشان برای حل مشکلات پیشبینی کردهاند، اطلاع خاصی ندارم. اما این نگاه را نگاه مثبتی میدانم. بسیاری از مسائل در حوزه اقتصاد در جامعه ما تحت تأثیر موضوعات ذیل روانشناختی اجتماعی است. گاهی اوقات نوع پیشبینیهای ناشی از نگرانی که مردم دارند؛ سبب رشد تقاضا و تمایل مردم به ذخیره کردن اقلام مصرفی میشود. نگرانی سبب رفتارهای خارج از پیشبینی مردم در خرید کالاها است. اما اگر نگرانی به امید تبدیل شود میتواند بلافاصله این اثر را بگذارد که فشاری که روی افکار و اذهان مردم بود کاهش پیدا کند. از این طریق امید میتواند روی نرخ ارز اثر بگذارد یا تا حدی از نرخ تورم کم کند. این آثار امید اجتماعی است. میدانیم که دو نوع تورم وجود دارد؛ تورم ناشی از هزینه و دیگری انتظارات تــــــورمی. انتظارات تورمی آنجایی اتفاق میافتد که مردم در انتظار تورم بالاترند و به همین دلیل در خرید عجله دارند.
در مقابل فروشندگان برای فروش کالا عجله ندارند و میگویند صبر میکنیم با قیمت بالاتر بفروشیم. این سبب به وجود آمدن شکاف عرضه و تقاضا میشود و به زیان عامه مردم است، زیرا همان تورمی که انتظارش را میکشیدند در اثر این شکاف اتفاق میافتد.
از این جهت بنده رویکرد آقای رئیسی را رویکرد مثبتی میبینم. این رویکرد به مخاطبان یعنی جامعه آرامش میدهد. اینکه ایشان بیش از آنکه بخواهد به نحو سلبی انگشت روی مشکلات بگذارد، به نحو ایجابی درباره حل مشکلات میگوید اثر مثبتی بر وضعیت روانی جامعه دارد و به تبع اثر مثبتی هم بر اقتصاد خواهد داشت.
برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که با یکدست شدن حاکمیت و همسو شدن جریانهای سیاسی حاکم در قوای سهگانه و دیگر نهادهای حاکمیتی برخی مشکلاتی که پیش روی دولت آقای روحانی وجود داشت مانند معطل ماندن FATF در مجمع و نظایر آن از پیش پای دولت جدید به طریقی برداشته شود و راه حلی برای خروج از این بنبستها پیدا شود. آیا شما با این نظر موافقید یا ممکن است حتی در دولت آقای رئیسی هم مسائلی از این دست لاینحل بمانند و برای دولت مشکلساز شوند؟
یکدستی حاکمیت طبعاً بر رویکرد هر سه قوه نسبت به هم و همکاریشان با یکدیگر اثر مثبتی دارد. این رویکرد همکارانه، چالشها را کاهش میدهد و سبب میشود کشور راحتتر اداره شود. طبیعتاً ادبیاتی که سران قوا در شرایط یکدستی حاکمیت نسبت به هم به کار میگیرند ادبیات طعنه زدن به یکدیگر نیست و این از نظر اجتماعی آثار مثبتی دارد. بله من هم قبول دارم که وقتی حاکمیت یکدست میشود تفاهم بیشتر است و کارها و تصمیمات سریعتر به نتیجه میرسد و آنچه مربوط به همکاری قوای مختلف و دستگاههای مختلف است نسبت به یکدیگر سریعتر سامان پیدا میکند.
اما در مورد خاصی که شما مثال زدید یعنی FATF یک معنایش میتواند این باشد که دولت از این اصرار بیجا و بیموردی که در مورد FATF میشود، دست بر میدارد و میفهمد که آنچه اتفاق افتاده ربطی به FATF ندارد؛ بلکه صرفاً حاصل تحریم یکجانبه امریکا است. تحریمها مانع نقل و انتقال وجوه است و مانع از اینکه بسیاری از خواستههای ایران با واردات تأمین شود. تحریمها موجب این است که هزینههای بالایی برای تجارت ما پدید بیاید نه اینکه مربوط به FATF باشد. کشورهایی مثل چین، هند، کره جنوبی، روسیه و... که با ما ارتباط مالی دارند بخوبی میدانند که ایران پولشویی نمیکند اما ناچار است برای مقابله با تحریمهای امریکا آنها را دور بزند. البته ما با افزایش تولید که در بیان جناب آقای رئیسی هم آمد تحریمها را خنثی میکنیم نه اینکه با اقدامات عجلهای بخواهیم کاری کنیم که دشمن رفع تحریم کند؛ خیر ما خنثی سازی تحریم میکنیم. این هم یک روش است و اتفاقاً روش موفقتری است. زیرا دست دشمن را از اهرم فشاری که دارد، خالی میکند. از این جهت من کاملاً موافقم که همسویی و هماهنگی قوا به سرعت گرفتن حل مشکلات و مسائل کمک خواهد کرد.
بتازگی برخی فعالان سیاسی اصولگرا همچون آقای احمد توکلی از سهمخواهی در جریان تشکیل کابینه ابراز نگرانی کردهاند. به هر حال بعید هم نیست که طیفهایی از اصولگرایان خود را محق بدانند که سهمی از کرسیهای هیأت دولت داشته باشند. اما در مقابل برخی کارشناسان هم به ضرورت شکل گیری کابینه فراجناحی معتقدند. آنها این نظر را به تأکیدات خود آقای رئیسی برای بهکارگیری افراد کارآمد و شایستهسالاری مستند میکنند. به نظرتان آقای رئیسی تا چه حد میتواند در مقابل سهمخواهیها مقاومت کند و کابینهای واقعاً براساس کارآمدی تشکیل بدهد؟
من برای پاسخ به این سؤال از بیانات خود آقای رئیسی استفاده میکنم. ایشان در تبلیغات انتخاباتی اول خودشان را به عنوان یک کاندیدای مستقل معرفی کردند. یعنی اینکه مدیون هیچ جریان سیاسی نیستند و شعارشان هم تشکیل دولت مردمی است. علاوه بر این کابینه خودشان را کابینهای براساس شایسته سالاری اعلام کردند. دقیقاً این معنا جلوی هرگونه مطالبات گروهی و سهمخواهی را میگیرد. چه کسی از آقای رئیسی طلبی دارد تا بخواهد به این وسیله در کابینه برای خودش سهمی دست و پا کند؟ اگر کسانی به میدان آمدند در هنگام تبلیغات، ستاد زدند و... چه کسی از آنها خواسته بود که این کارها را بکنند؟ اگر آقای رئیسی خواسته بود یا اگر ستاد ایشان خواسته بود در آن صورت حق داشتند که امروز انتظار داشته باشند، ولی نه آقای رئیسی و نه ستاد ایشان از کسی چنین کاری نخواسته بود. از این جهت ایشان هیچ گونه بدهکاری و دینی به کسی ندارد تا بخواهد به این سهمخواهیها پاسخ مثبت بدهد. ایشان آزاد و راحت است و میتواند انتخاب خودش را بر اساس شایسته سالاری انجام دهد و برای هر وزارتخانه فهرستی از چند وزیر داشته باشد تا احیاناً اگر بعضی هایشان را مجلس نپذیرفت افرادی را بلافاصله جایگزین کند. اما مهم یکدست بودن، توانایی و کارآمدی این مجموعه است و مهم این است که خصوصاً در حوزه اقتصاد یک گروه منسجم با یک فرد ارشد که از مجموعه باشد پدید بیاید و دعوت به کار شود که بتوانند هماهنگ با هم کار کنند. بانک مرکزی، سازمان برنامه، وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی نهادهایی هستند که باید مجموعه به وسیله یک تیم حرفهای، هماهنگ، فعال و جهادی مدیریت شوند. اگر این کار را آقای رئیسی آزادانه انجام دهد هیچ کس نمیتواند از ایشان مطالبهای داشته باشد که ایشان ملزم باشد به آن مطالبه پاسخ مثبت بدهد.
ایشان سامانهای برای معرفی وزرا از سوی نخبگان و مردم راهاندازی کردند. فرض کنیم که حاصل این معرفیها و تصمیم آقای رئیسی دعوت از چند وزیر یا معاون از جناح رقیب باشد و اتفاقاً آن فرد یا افراد هم بپذیرند که با دولت ایشان کار کنند. اگر چنین فرضی واقعیت پیدا کند شما آن را مفید میدانید یا فکر میکنید مسألهساز باشد؟
یادم میآید که امام (ره) در انتصاب آقای بازرگان به نخست وزیری فرمودند که من آقای بازرگان را به نخست وزیری منصوب میکنم بدون درنظر گرفتن روابط حزبی، یعنی با فراغت ایشان از جریان سیاسی متبوعشان، یعنی منظورشان این بود که آقای بازرگان در انتخاب کابینه وزرا را از میان فعالان نهضت آزادی انتخاب نکند. اگر جناب آقای رئیسی بخواهد چنین کاری بکند و فردی را از جریان اصلاحات بکار بگیرد، باید نگاه براساس شایستهسالاری باشد. اگر فرد شایسته است بدون توجه به وابستگیهای سیاسی و حزبی شایستگی و توانایی خودش را به میدان بیاورد. از این جهت ایشان مرزهای گروهها و جریانها را درنوردید و اعلام کرد که خودم را به تفکر سیاسی خاصی محدود نمیکنم.
آیا میتوانند واقعاً چنین دیدگاهی را عملی کنند؟ در حال حاضر نوعی سکوت خبری از سوی دفتر ایشان درباره انتخاب افراد کابینه پیگیری میشود. پشت این سکوت چیست؟
بله البته ایشان روش خاصی دارد. برای کاندیداتوریاش هم کسی خبر نداشت که بالاخره ثبت نام میکند یا خیر. تا اینکه شب انتخابات از طریق نزدیکانشان خبردار شدیم که ثبت نام میکنند. در مورد انتخاب وزرا هم همین طور است. قدرت راز نگهداری ایشان بالاست که البته باید این ویژگی را تحسین کرد.
بسیاری معتقدند که شرایط حال حاضر کشور ایجاب میکند که تنشها و اختلافات سیاسی داخلی به حداقل برسد. آیا در ایشان چنین ظرفیتی را میبینید که بتوانند نوعی وفاق داخلی ایجاد کنند؟
بدانید که این نگاه دقیقاً نگاه رهبر معظم انقلاب است. حضرت آقا خواهان این هستند که ما در داخل انسجام و وحدت ملی داشته باشیم. حس میکنم آقای رئیسی هم با رفتارهایی که میکند همین را نشان میدهد. اینکه دفتر آقای رئیسی مثلاً به آقای احمد زیدآبادی و بعضی دیگر از نخبگان جریان اصلاحطلب تماس میگیرد و میخواهد که نظراتشان را بنویسند و آنها هم دست به کار میشوند و نظراتشان را منتقل میکنند. اینکه ایشان رقبای خودشان را در انتخابات دعوت کرد و با آنها به گفتوگو نشست و از آنها راهنمایی خواست. اینها حکایت از آن دارد که رویکرد آقای رئیسی رویکرد انسجام داخلی و یکصدایی ملت ایران در مقابل مناسبات خارجی و بینالمللیاش است.
فرهادی اولین «جایزه بزرگ» جشنواره کن را برای سینمای ایران به ارمغان آورد
غرور یک «قهرمان»
نرگس عاشوری
خبرنگار
شنبه شب هفتادو چهارمین دوره از جشنواره فیلم کن با معرفی برگزیدگان بهکار خود پایان داد و اصغر فرهادی با دریافت «جایزه بزرگ» این دوره از جشنواره بار دیگر هموطنانش را در شادی و غرور شریک کرد. «قهرمان» چهارمین حضور اصغر فرهادی در جشنواره کن است. تاکنون فرهادی با «گذشته»، «فروشنده» و «همه میدانند» در بخش مسابقه جشنواره کن حضور داشته است. فیلمهای او تا امروز جایزه بهترین فیلمنامه برای «فروشنده»، بهترین بازیگر زن (برنیس بژو) برای «گذشته» و بهترین بازیگر مرد (شهاب حسینی) برای «فروشنده» را از این جشنواره گرفته است.
خبرنگار
شنبه شب هفتادو چهارمین دوره از جشنواره فیلم کن با معرفی برگزیدگان بهکار خود پایان داد و اصغر فرهادی با دریافت «جایزه بزرگ» این دوره از جشنواره بار دیگر هموطنانش را در شادی و غرور شریک کرد. «قهرمان» چهارمین حضور اصغر فرهادی در جشنواره کن است. تاکنون فرهادی با «گذشته»، «فروشنده» و «همه میدانند» در بخش مسابقه جشنواره کن حضور داشته است. فیلمهای او تا امروز جایزه بهترین فیلمنامه برای «فروشنده»، بهترین بازیگر زن (برنیس بژو) برای «گذشته» و بهترین بازیگر مرد (شهاب حسینی) برای «فروشنده» را از این جشنواره گرفته است.
انتقاد تهران از واشنگتن درباره توقف تبادل زندانیان
عراقچی: 10 فرد زندانی همین فردا میتوانند آزاد شوند
گروه سیاسی/ امریکا موضوع تبادل زندانیان تهران و واشنگتن را به مسأله توافق هستهای و تعیین تکلیف مذاکرات وین گره زده است. این موضوع را ابتدا سیدعباس عراقچی، رئیس هیأت مذاکره کنندگان ایران در وین و سپس سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان مطرح کرده است.
عراقچی شنبه شب در توئیتی درباره مذاکرات احیای برجام با بیان اینکه گفتوگوهای وین باید منتظر دولت جدید در ایران بماند و این اقتضای هر دموکراسی است، افزود: امریکا و انگلیس باید این نکته را درک کرده و ایجاد ارتباط بین یک تبادل انسانی - که آماده اجرا میباشد - با برجام را متوقف کنند.
عراقچی ادامه داد: تبادل زندانیان را گروگان اهداف سیاسی قرار دادن، باعث از دست دادن هم تبادل و هم توافق میشود. ۱۰ فرد زندانی از همه طرفها میتوانند همین فردا آزاد شوند، اگر امریکا و انگلیس به تعهدات خود در توافق به عمل آمده عمل کنند.
پس از این موضعگیری عراقچی بود که «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه امریکا اساساً وجود توافق پیرامون تبادل زندانیان دو کشور را تکذیب کرد.
او در این خصوص بیانیهای صادر کرد و با بیان اینکه عراقچی درباره گروگان گرفتهشدن توافق از سوی ما میگوید، در حالی که دولت او چهار امریکایی را سالهاست که زندانی کرده است، مدعی شد: «هنوز هیچ توافقی در زمینه زندانیها حاصل نشده است. اگر ایران واقعاً میخواهد که ژست بشردوستانه بگیرد، میتواند به سادگی و فوراً زندانیها را آزاد کند. آزادی شهروندان بازداشتی ما از اولویت بالایی برخوردار است و ما کماکان منتظر رخ دادن آن هستیم».
این بیانیه میافزاید: «ما در جریان مذاکرات وین، گفتوگوهای غیرمستقیمی درباره موضوع زندانیها انجام دادیم و تأخیر در ازسرگیری این روند، کمککننده نیست. هر چند که مؤثرتر بود اگر طی نشستی در وین به پیشرفتی در این خصوص میرسیدیم، ولی ما برای ادامه گفتوگوها درباره زندانیها طی این دوره (انتقال قدرت در ایران) آماده هستیم».
سخنگوی وزارت خارجه کشورمان هم این ادعا را که با ایران در خصوص تبادل زندانیان توافقی حاصل نشده، پاسخ داد و در توئیتی نوشت: «حیرت آور است که امریکا این واقعیت ساده را منکر میشود که درباره زندانیان و بازداشت شدگان توافقی حاصل شده است. حتی درباره نحوه اعلام عمومی آن».
خطیبزاده افزود: «تبادل بشردوستانه زندانیان و آزادی ۱۰ زندانی از همه طرفها با امریکا و انگلیس در وین و - جدا از برجام - مورد توافق قرار گرفت». سخنگوی دستگاه دیپلماسی بار دیگر اعلام کرد که ایران همین امروز آماده انجام این کار و اجرایی کردن این توافق است.
پیشتر «ند پرایس» در ۲۲ تیر ماه در نشستی خبری گفته بود که واشنگتن در حال انجام مذاکرات غیرمستقیم، اما فعالی با ایران در خصوص مبادله زندانیان است و این مذاکرات جدا از مذاکرات درباره احیای توافق هستهای بوده و امریکا بهدنبال آزادی شهروندان خود در ایران در سریعترین زمان ممکن است. این در حالی بود که در همان روز نیز علی ربیعی سخنگوی دولت در یک نشست خبری این موضوع را تأیید کرد و گفت : «آقای ظریف از مدتها پیش طرح مبادله همه زندانیان ایرانی و امریکایی با یکدیگر را مطرح کردند و دولت بایدن نیز از روزهای ابتدایی روی کار آمدن، این موضوع را مورد توجه قرار داد. مذاکرات در این زمینه در جریان است و در صورت آزادی زندانیان ایرانی و تأمین منافع کشورمان و نیز به نتیجه رسیدن مذاکرات، متعاقباً اطلاعرسانی خواهد شد».
تصمیمگیری در وین بعد از انتقال قدرت در ایران
ششمین دور مذاکرات وین با هدف احیای توافق هستهای در حالی روز 30 خرداد به پایان رسید که پس از آن تصمیمگیری برای توافق نهایی به دوره پس از انتقال قدرت در ایران موکول شده است.
رئیس هیأت ایرانی در مذاکرات در آخرین موضع خود پیرامون گفتوگوهایی که در دور نهایی مذاکرات وین انجام شده است، هدف را رسیدن به یک توافق پایدار اعلام و به امریکا توصیه کرد که با گرفتن تصمیم نهایی خود تکلیف این توافق را مشخص کند. با این حال عراقچی شنبه شب در توئیتی یادآور شد که تحولات پیرامون برجام پس از روی کار آمدن رئیسجمهوری منتخب ایران دوباره به جریان خواهد افتاد.
او در توئیتی نوشت: «ما در دوران انتقالی به سر میبریم و یک انتقال دموکراتیک قدرت در تهران در حال انجام و روشن است که گفتوگوهای وین باید منتظر دولت جدید در ایران بماند. این اقتضای هر دموکراسی است».
وزارت امور خارجه امریکا هم در پی این موضعگیری ایران اعلام کرد هنگامی که دوره انتقالی در ایران به پایان برسد، آماده برنامهریزی برای ادامه مذاکرات در وین است. وزارت خارجه امریکا همچنین اعلام کرد که این کشور آماده ادامه مذاکرات بوده اما طرف ایرانی خواستار زمان بیشتر برای دوره انتقالی در این کشور شده است.
عراقچی شنبه شب در توئیتی درباره مذاکرات احیای برجام با بیان اینکه گفتوگوهای وین باید منتظر دولت جدید در ایران بماند و این اقتضای هر دموکراسی است، افزود: امریکا و انگلیس باید این نکته را درک کرده و ایجاد ارتباط بین یک تبادل انسانی - که آماده اجرا میباشد - با برجام را متوقف کنند.
عراقچی ادامه داد: تبادل زندانیان را گروگان اهداف سیاسی قرار دادن، باعث از دست دادن هم تبادل و هم توافق میشود. ۱۰ فرد زندانی از همه طرفها میتوانند همین فردا آزاد شوند، اگر امریکا و انگلیس به تعهدات خود در توافق به عمل آمده عمل کنند.
پس از این موضعگیری عراقچی بود که «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه امریکا اساساً وجود توافق پیرامون تبادل زندانیان دو کشور را تکذیب کرد.
او در این خصوص بیانیهای صادر کرد و با بیان اینکه عراقچی درباره گروگان گرفتهشدن توافق از سوی ما میگوید، در حالی که دولت او چهار امریکایی را سالهاست که زندانی کرده است، مدعی شد: «هنوز هیچ توافقی در زمینه زندانیها حاصل نشده است. اگر ایران واقعاً میخواهد که ژست بشردوستانه بگیرد، میتواند به سادگی و فوراً زندانیها را آزاد کند. آزادی شهروندان بازداشتی ما از اولویت بالایی برخوردار است و ما کماکان منتظر رخ دادن آن هستیم».
این بیانیه میافزاید: «ما در جریان مذاکرات وین، گفتوگوهای غیرمستقیمی درباره موضوع زندانیها انجام دادیم و تأخیر در ازسرگیری این روند، کمککننده نیست. هر چند که مؤثرتر بود اگر طی نشستی در وین به پیشرفتی در این خصوص میرسیدیم، ولی ما برای ادامه گفتوگوها درباره زندانیها طی این دوره (انتقال قدرت در ایران) آماده هستیم».
سخنگوی وزارت خارجه کشورمان هم این ادعا را که با ایران در خصوص تبادل زندانیان توافقی حاصل نشده، پاسخ داد و در توئیتی نوشت: «حیرت آور است که امریکا این واقعیت ساده را منکر میشود که درباره زندانیان و بازداشت شدگان توافقی حاصل شده است. حتی درباره نحوه اعلام عمومی آن».
خطیبزاده افزود: «تبادل بشردوستانه زندانیان و آزادی ۱۰ زندانی از همه طرفها با امریکا و انگلیس در وین و - جدا از برجام - مورد توافق قرار گرفت». سخنگوی دستگاه دیپلماسی بار دیگر اعلام کرد که ایران همین امروز آماده انجام این کار و اجرایی کردن این توافق است.
پیشتر «ند پرایس» در ۲۲ تیر ماه در نشستی خبری گفته بود که واشنگتن در حال انجام مذاکرات غیرمستقیم، اما فعالی با ایران در خصوص مبادله زندانیان است و این مذاکرات جدا از مذاکرات درباره احیای توافق هستهای بوده و امریکا بهدنبال آزادی شهروندان خود در ایران در سریعترین زمان ممکن است. این در حالی بود که در همان روز نیز علی ربیعی سخنگوی دولت در یک نشست خبری این موضوع را تأیید کرد و گفت : «آقای ظریف از مدتها پیش طرح مبادله همه زندانیان ایرانی و امریکایی با یکدیگر را مطرح کردند و دولت بایدن نیز از روزهای ابتدایی روی کار آمدن، این موضوع را مورد توجه قرار داد. مذاکرات در این زمینه در جریان است و در صورت آزادی زندانیان ایرانی و تأمین منافع کشورمان و نیز به نتیجه رسیدن مذاکرات، متعاقباً اطلاعرسانی خواهد شد».
تصمیمگیری در وین بعد از انتقال قدرت در ایران
ششمین دور مذاکرات وین با هدف احیای توافق هستهای در حالی روز 30 خرداد به پایان رسید که پس از آن تصمیمگیری برای توافق نهایی به دوره پس از انتقال قدرت در ایران موکول شده است.
رئیس هیأت ایرانی در مذاکرات در آخرین موضع خود پیرامون گفتوگوهایی که در دور نهایی مذاکرات وین انجام شده است، هدف را رسیدن به یک توافق پایدار اعلام و به امریکا توصیه کرد که با گرفتن تصمیم نهایی خود تکلیف این توافق را مشخص کند. با این حال عراقچی شنبه شب در توئیتی یادآور شد که تحولات پیرامون برجام پس از روی کار آمدن رئیسجمهوری منتخب ایران دوباره به جریان خواهد افتاد.
او در توئیتی نوشت: «ما در دوران انتقالی به سر میبریم و یک انتقال دموکراتیک قدرت در تهران در حال انجام و روشن است که گفتوگوهای وین باید منتظر دولت جدید در ایران بماند. این اقتضای هر دموکراسی است».
وزارت امور خارجه امریکا هم در پی این موضعگیری ایران اعلام کرد هنگامی که دوره انتقالی در ایران به پایان برسد، آماده برنامهریزی برای ادامه مذاکرات در وین است. وزارت خارجه امریکا همچنین اعلام کرد که این کشور آماده ادامه مذاکرات بوده اما طرف ایرانی خواستار زمان بیشتر برای دوره انتقالی در این کشور شده است.
گزارش «ایران» از اتمام واکسیناسیون افراد بالای 60 سال تا ششم مرداد
واکسیناسیون سالمندان روی ریل سرعت
گروه اجتماعی : اوضاع کرونا روز به روز در استانهای مختلف بویژه تهران وخیمتر میشود.
تعداد موارد بستری در روز از مرز 1800 بیمار عبور کرده و با وجود گردش دلتا میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر 50 درصد رسیده است؛ این میزان رعایت پروتکلها از نظر متخصصان حوزه سلامت یعنی صفر. کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی بهعنوان بازوی پیشرونده ویروس دلتا یا همان گونه هندی کرونا عمل کرده و گفته میشود؛ بزودی 166 نقطه نارنجی رنگ کرونایی نیز در طوفان شیوع و مرگ و میر ناشی از پیک کووید۱۹ گرفتار میشوند.
گزارشهای وزارت بهداشت نشان میدهد شیب صعودی ابتلا به بیماری کرونا در کشورمان، بسیار تند شده و پیک پنجم بیماری بهدلیل واریانت دلتا با تنزل بیسابقه آمار رعایت پروتکلهای بهداشتی همراه شده و هیچ یک از گروههای شغلی با وجود اعمال محدودیتها تعطیل نیستند !با وجود آنکه هنوز در هیچ شهری به قله پیک پنجم بیماری نرسیدهایم اما اوضاع بیمارستانها نیز وخیم گزارش میشود و تختهای بستری برای پذیرش بیماران کرونایی دچار کمبود قابل توجهی شده است. در این میان البته رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی و باز بودن رستورانها و پاساژها نیز دیروز موضوع جلسه اضطراری وزرای کشور و بهداشت بود تا برای وضعیت پروتکلها بویژه در تهران بهدلیل تعداد زیاد بیماران چارهجویی کنند.
از طرفی در روزهای اخیر وضعیت واکسیناسیون کرونا در کشور با وجود وقفه کوتاه مدت با رسیدن واکسنها و فعالسازی مراکز تجمیعی از مرز 300 هزار دوز تزریق در روز گذشت. طبق اعلام وزارت بهداشت، تاکنون 11 میلیون دوز واکسن کرونا وارد کشور شده و نزدیک به 8 میلیون نفر نیز دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردهاند. دیروز نیز هفتمین محموله واکسن کرونا از سوی جمعیت هلال احمر تحویل وزارت بهداشت شد. در این مرحله یک میلیون و ۱۳۱ هزار و ۶۰۰ دوز واکسن وارد شد. همتی رئیس جمعیت هلال احمر در عین حال از آمادگی برای واردات 30 میلیون دوز دیگر واکسن کرونا تا زمان تولید واکسن داخلی خبر میدهد.
به دنبال تسریع واردات واکسن کرونا، استاندار تهران نیز از تزریق واکسن برای گروه سنی بالای ۶۰ سال در تهران ظرف ۲۰ روز آینده در صورت تأمین واکسن خبر میدهد. تعداد این گروه سنی در تهران یک میلیون و 700 هزار نفر است. به گفته انوشیروان محسنی بندپی؛ همچنین در جلسه ستاد کرونا در تهران مصوب شد با همکاری اصناف در شرایط قرمز استان تهران، مشاغل گروههایی که منع فعالیت دارند مورد نظارت بیشتر قرار بگیرد. به این ترتیب تالارها و رستورانها بجز موارد بیرون بر به همراه پاساژها و سینماها با همکاری اتحادیهها، تشدید نظارتها برایشان در دستور کار قرار گرفته تا شرایط مدیریت و کنترل بهتر فراهم شود. به گفته سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، اکنون ۲۸۰۰ تیم واکسیناسیون در کشور داریم، در تهران ۸۱ مرکز تجمیعی راهاندازی شده و در سطح کشور هم ۸۰۰ مرکز فعال است.
علیرضا رئیسی همچنین از اتمام واکسیناسیون افراد بالای ۶۰ سال تا ششم مرداد ماه خبر میدهد و میگوید: «تمام افراد بالای ۶۰ سال تا پایان هفته نوبت دهی میشوند و مطمئن باشید تا چهارشنبه هفته بعد یعنی ۶ مرداد ماه همه ۶۰ سال به بالاهای ما واکسینه خواهند شد. درعین حال از همکاران هم میخواهم که به هیچ وجه به افرادی که پیامک برایشان ارسال نشده واکسن نزنند. از مردم هم خواهش میکنم که اگر پیامک برایشان نیامده، مراجعه نکنند.»
سازمانها در برابر ویروس دلتا آرایش جنگی بگیرند
فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با تأکید بر اینکه واردات واکسن باید دغدغه و مسأله روی میز تمام مسئولان کشور باشد، اظهار کرد: اگر واکسیناسیون بموقع انجام نشود شاهد خیزهای مجدد کرونا خواهیم بود. علیرضا زالی آخرین آمار ثبت شده از واکسیناسیون در استان تهران را یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر عنوان کرد و گفت: از مجموع این افراد ۴۸۰ هزار نفر نیز دوز دوم را دریافت کردهاند که با توجه به جمعیت ۱۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفری استان تهران، این عدد مطلوب نیست و باید بسرعت شتاب پیدا کند. وی با بیان اینکه کشور در برابر این ویروس باید آرایش جنگی به خود بگیرد، تصریح کرد: پروفایل کشور در برابر این بیماری مطلوب نیست و در تمامی سازمانها باید اقداماتی فراتر از آنچه تاکنون انجام شده است، صورت گیرد. فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونای پایتخت با اشاره به اینکه مراکز تجمیعی را تا پایان هفته به ۹۰ مرکز خواهیم رساند، گفت: برای گروه سنی ۶۰ تا ۶۴ ساله در کشور، دو میلیون و ۶۰۰ هزار و برای افراد با بیماریهای زمینهای، چهار میلیون و ۳۰۰ هزار واکسن و برای گروه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال، ۹ میلیون و در گروه سنی ۴۰ تا ۵۰ سال حدود هفت میلیون واکسن نیاز داریم.
تعداد موارد بستری در روز از مرز 1800 بیمار عبور کرده و با وجود گردش دلتا میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر 50 درصد رسیده است؛ این میزان رعایت پروتکلها از نظر متخصصان حوزه سلامت یعنی صفر. کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی بهعنوان بازوی پیشرونده ویروس دلتا یا همان گونه هندی کرونا عمل کرده و گفته میشود؛ بزودی 166 نقطه نارنجی رنگ کرونایی نیز در طوفان شیوع و مرگ و میر ناشی از پیک کووید۱۹ گرفتار میشوند.
گزارشهای وزارت بهداشت نشان میدهد شیب صعودی ابتلا به بیماری کرونا در کشورمان، بسیار تند شده و پیک پنجم بیماری بهدلیل واریانت دلتا با تنزل بیسابقه آمار رعایت پروتکلهای بهداشتی همراه شده و هیچ یک از گروههای شغلی با وجود اعمال محدودیتها تعطیل نیستند !با وجود آنکه هنوز در هیچ شهری به قله پیک پنجم بیماری نرسیدهایم اما اوضاع بیمارستانها نیز وخیم گزارش میشود و تختهای بستری برای پذیرش بیماران کرونایی دچار کمبود قابل توجهی شده است. در این میان البته رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی و باز بودن رستورانها و پاساژها نیز دیروز موضوع جلسه اضطراری وزرای کشور و بهداشت بود تا برای وضعیت پروتکلها بویژه در تهران بهدلیل تعداد زیاد بیماران چارهجویی کنند.
از طرفی در روزهای اخیر وضعیت واکسیناسیون کرونا در کشور با وجود وقفه کوتاه مدت با رسیدن واکسنها و فعالسازی مراکز تجمیعی از مرز 300 هزار دوز تزریق در روز گذشت. طبق اعلام وزارت بهداشت، تاکنون 11 میلیون دوز واکسن کرونا وارد کشور شده و نزدیک به 8 میلیون نفر نیز دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردهاند. دیروز نیز هفتمین محموله واکسن کرونا از سوی جمعیت هلال احمر تحویل وزارت بهداشت شد. در این مرحله یک میلیون و ۱۳۱ هزار و ۶۰۰ دوز واکسن وارد شد. همتی رئیس جمعیت هلال احمر در عین حال از آمادگی برای واردات 30 میلیون دوز دیگر واکسن کرونا تا زمان تولید واکسن داخلی خبر میدهد.
به دنبال تسریع واردات واکسن کرونا، استاندار تهران نیز از تزریق واکسن برای گروه سنی بالای ۶۰ سال در تهران ظرف ۲۰ روز آینده در صورت تأمین واکسن خبر میدهد. تعداد این گروه سنی در تهران یک میلیون و 700 هزار نفر است. به گفته انوشیروان محسنی بندپی؛ همچنین در جلسه ستاد کرونا در تهران مصوب شد با همکاری اصناف در شرایط قرمز استان تهران، مشاغل گروههایی که منع فعالیت دارند مورد نظارت بیشتر قرار بگیرد. به این ترتیب تالارها و رستورانها بجز موارد بیرون بر به همراه پاساژها و سینماها با همکاری اتحادیهها، تشدید نظارتها برایشان در دستور کار قرار گرفته تا شرایط مدیریت و کنترل بهتر فراهم شود. به گفته سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، اکنون ۲۸۰۰ تیم واکسیناسیون در کشور داریم، در تهران ۸۱ مرکز تجمیعی راهاندازی شده و در سطح کشور هم ۸۰۰ مرکز فعال است.
علیرضا رئیسی همچنین از اتمام واکسیناسیون افراد بالای ۶۰ سال تا ششم مرداد ماه خبر میدهد و میگوید: «تمام افراد بالای ۶۰ سال تا پایان هفته نوبت دهی میشوند و مطمئن باشید تا چهارشنبه هفته بعد یعنی ۶ مرداد ماه همه ۶۰ سال به بالاهای ما واکسینه خواهند شد. درعین حال از همکاران هم میخواهم که به هیچ وجه به افرادی که پیامک برایشان ارسال نشده واکسن نزنند. از مردم هم خواهش میکنم که اگر پیامک برایشان نیامده، مراجعه نکنند.»
سازمانها در برابر ویروس دلتا آرایش جنگی بگیرند
فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با تأکید بر اینکه واردات واکسن باید دغدغه و مسأله روی میز تمام مسئولان کشور باشد، اظهار کرد: اگر واکسیناسیون بموقع انجام نشود شاهد خیزهای مجدد کرونا خواهیم بود. علیرضا زالی آخرین آمار ثبت شده از واکسیناسیون در استان تهران را یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر عنوان کرد و گفت: از مجموع این افراد ۴۸۰ هزار نفر نیز دوز دوم را دریافت کردهاند که با توجه به جمعیت ۱۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفری استان تهران، این عدد مطلوب نیست و باید بسرعت شتاب پیدا کند. وی با بیان اینکه کشور در برابر این ویروس باید آرایش جنگی به خود بگیرد، تصریح کرد: پروفایل کشور در برابر این بیماری مطلوب نیست و در تمامی سازمانها باید اقداماتی فراتر از آنچه تاکنون انجام شده است، صورت گیرد. فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونای پایتخت با اشاره به اینکه مراکز تجمیعی را تا پایان هفته به ۹۰ مرکز خواهیم رساند، گفت: برای گروه سنی ۶۰ تا ۶۴ ساله در کشور، دو میلیون و ۶۰۰ هزار و برای افراد با بیماریهای زمینهای، چهار میلیون و ۳۰۰ هزار واکسن و برای گروه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال، ۹ میلیون و در گروه سنی ۴۰ تا ۵۰ سال حدود هفت میلیون واکسن نیاز داریم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید کرد
فضاهای فرهنگی و هنری فرصتی برای توسعه اقتصاد خلاق
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین افتتاح «کوشک باغ هنر» (مرکز تخصصی هنرهای ایرانی تهران) که شامگاه شنبه ۲۶ تیر با حضور پیروز حناچی شهردار تهران و جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر در منطقه گردشگری عباس آباد برگزار شد، گفت: مراکز فرهنگی میتواند مکانی برای نمایش هنر ایرانی و مکانی برای توسعه اقتصاد هنر باشد. بنا بر گزارش روابط عمومی مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر، صالحی در این مراسم افزود: دغدغه اصحاب فرهنگ و هنر همواره توسعه فضاهای فرهنگی و عمومی در شهرها و روستاها است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این حوزه همواره همراه آنها است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه فضاهای فرهنگی و هنری در کشور را نمیتوان در مقیاس متری محاسبه کرد، افزود: با وجود توسعه شهرها و تأسیس شهرهای جدید مکانهای فرهنگی رشد مناسبی نکرده است.
او افزود: فضاهای فرهنگی فرصت اقتصاد خلاقتر حوزه فرهنگ و هنر را فراهم میکند. توسعه این گونه فضاها دستاوردهای خوبی محسوب میشود اما همچنان نیازهای زیادی در این حوزه داریم. در طول سالهای گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد امکان اجرایی شدن ایدههای بخش خصوصی را محقق کرد که از آن جمله میتوان به توسعه سینماها و گذرگاههای فرهنگ و هنر اشاره کرد.
صالحی ایده تأسیس کوشک هنر را یکی دیگر از این موارد دانست و گفت: در دیگر شهرها نیز همچون یزد، نجف آباد و کاشان گذرهای فرهنگ و هنر ایجاد شده و در شیراز و سمنان، دامغان و اردکان نیز برای ایجاد چنین فضاهای فرهنگی بزودی شاهد گشایش گذرهای فرهنگ و هنر خواهیم بود که البته شیوع کرونا در سرعت این روند تأثیر منفی داشته است. این فضاهای فرهنگی به نحوی هویت شهری را معنا داده و تبدیل به زیست بوم فرهنگ و هنر آن شهر میشود و همچنین فرصتی برای گردش اقتصادی فرهنگ و هنر آن منطقه است و امیدوارم با همکاری مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر و شرکت نوسازی عباس آباد شاهد فعال شدن گذر فرهنگ و هنر در این منطقه باشیم. وی با تشکر از حمایت پیروز حناچی در راهاندازی پروژههای فرهنگی تصریح کرد: شهرداری تهران نیز در این امر پیشگام بود و افتتاح این مجموعه ادامه دیگر اتفاقاتی است که در تهران برای توسعه فرهنگی آغاز شده است. او تبدیل شدن کوشک باغ هنر به مرکزی برای جشنوارهها و رویدادهای فرهنگی را فرصتی برای هنرمندان برای عرضه آثار هنریشان عنوان کرد و همچنین آنجا را مکانی برای نمایش فرهنگ و هنر ایرانی برای علاقهمندان دانست.
دراین مراسم پیروز حناچی شهردار تهران و همچنین پویا محمودیان معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی سخنرانی کردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه فضاهای فرهنگی و هنری در کشور را نمیتوان در مقیاس متری محاسبه کرد، افزود: با وجود توسعه شهرها و تأسیس شهرهای جدید مکانهای فرهنگی رشد مناسبی نکرده است.
او افزود: فضاهای فرهنگی فرصت اقتصاد خلاقتر حوزه فرهنگ و هنر را فراهم میکند. توسعه این گونه فضاها دستاوردهای خوبی محسوب میشود اما همچنان نیازهای زیادی در این حوزه داریم. در طول سالهای گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد امکان اجرایی شدن ایدههای بخش خصوصی را محقق کرد که از آن جمله میتوان به توسعه سینماها و گذرگاههای فرهنگ و هنر اشاره کرد.
صالحی ایده تأسیس کوشک هنر را یکی دیگر از این موارد دانست و گفت: در دیگر شهرها نیز همچون یزد، نجف آباد و کاشان گذرهای فرهنگ و هنر ایجاد شده و در شیراز و سمنان، دامغان و اردکان نیز برای ایجاد چنین فضاهای فرهنگی بزودی شاهد گشایش گذرهای فرهنگ و هنر خواهیم بود که البته شیوع کرونا در سرعت این روند تأثیر منفی داشته است. این فضاهای فرهنگی به نحوی هویت شهری را معنا داده و تبدیل به زیست بوم فرهنگ و هنر آن شهر میشود و همچنین فرصتی برای گردش اقتصادی فرهنگ و هنر آن منطقه است و امیدوارم با همکاری مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر و شرکت نوسازی عباس آباد شاهد فعال شدن گذر فرهنگ و هنر در این منطقه باشیم. وی با تشکر از حمایت پیروز حناچی در راهاندازی پروژههای فرهنگی تصریح کرد: شهرداری تهران نیز در این امر پیشگام بود و افتتاح این مجموعه ادامه دیگر اتفاقاتی است که در تهران برای توسعه فرهنگی آغاز شده است. او تبدیل شدن کوشک باغ هنر به مرکزی برای جشنوارهها و رویدادهای فرهنگی را فرصتی برای هنرمندان برای عرضه آثار هنریشان عنوان کرد و همچنین آنجا را مکانی برای نمایش فرهنگ و هنر ایرانی برای علاقهمندان دانست.
دراین مراسم پیروز حناچی شهردار تهران و همچنین پویا محمودیان معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی سخنرانی کردند.
گزارش «ایران» از صعودی شدن آمار مراجعات زنان خشونت دیده به خانههای امن
افزایش زنان آسیبدیده از کرونا در خانههای امن!
پرستو رفیعی
خبرنگار
همواره زنان یکی از اصلیترین قربانیان خشونتهای خانگی هستند که عمدتاً بهدلیل نبود چتر حمایتی مناسب و فراگیر در معرض آسیبهای روانی و جسمی بسیار قرار میگیرند. در کشور ما اما بیش از دو دهه است که حمایت از زنان پناهجو و قربانیان خاموش خشونتهای خانگی بهعنوان اولویت مورد توجه دست اندرکاران حوزه آسیبهای اجتماعی قرار گرفته است. تأسیس و راهاندازی مراکزی بهنام خانههای امن برای نگهداری از این گروه از جامعه یکی از اقداماتی است که در این حوزه صورت گرفته است. اما بروز بحران کرونا در کشور این حوزه را هم مانند سایر حوزهها با چالشهای جدی مواجه کرده است به طوری که به گفته رئیس اورژانس اجتماعی کشور طی یک سال گذشته با افزایش تعداد مراجعه به خانههای امن مواجه شدهایم. آمارها نشان میدهد در سال گذشته 2063 زن خشونت دیده در این مراکز پذیرش شدهاند.
راحله زن 28 سالهای است که همراه دختر خردسالش به یکی از خانههای امن پناه آورده است. او میگوید: در یکی از شهرکهای حاشیه تهران زندگی میکردم. شوهرم مرد بدی نبود. از صبح تا شب کار میکرد و خرج زندگی رو درمی آورد. اما سهم ما از کرونا بدبختی و آوارگی بود. هر روز وقتی آمار مرگ و میر رو اعلام میکنن با خودم میگم ای کاش من جای یکی از این آدمهایی باشم که مردن.
با انگشتان لرزان موهای مجعد دخترک را مرتب میکند تا بتواند بغضی را که راه نفسش را بسته فرو بخورد. باصدایی لرزان ادامه میدهد: اوایل که بیکار بود مدام دنبال کار میگشت اما وقتی ناامید شد دیگه برای پیدا کردن کار بیرون نمیرفت همون موقعها بود که فهمیدم معتاد شده. وقتی اعتراض کردم جوابم رو با مشت و لگد داد و از اون روز به بعد دیگه فرق نمیکرد خمار باشه یا نه هر وقت دلش از دنیا میگرفت من و این طفل معصوم رو کتک میزد. بههمین خاطر جونم رو برداشتم و فرار کردم. همسایه شماره اورژانس اجتماعی رو یادم داده بود. اومدم تهران بهشون زنگ زدم الانم اینجام.
نیره خانم اما زنی جاافتاده است که میگوید سه فرزند دارد. او هم زندگی در خانه امن را به زندگی در خانه پدر همسرش ترجیح میدهد. نیره خانم میگوید: زندگی ما در حد خودمون خوب بود. شاید مثل خیلیها مسافرت نمیرفتیم و زندگی آنچنانی نداشتیم اما محتاج کسی هم نبودیم. اما کرونا زندگی ما رو زیر و زبر کرد. فرهاد که کارگر ساختمانی بود بیکار شد و چون کار خاصی بلد نبود خونه نشین شد. مرد باغیرتی بود به هر زحمتی یه پولی جور کردیم وسیله خرید برای دستفروشی اما مردم ازش خرید نمیکردند.
او ادامه میدهد: کمکم اجاره خونه عقب افتاد برای غذا جز نون و تخم مرغ و نون و سیب زمینی چیز دیگهای نداشتیم. یک روز صبح که صاحبخونه تهدید کرد وسایل ما رو میریزه وسط خیابون رفت و دیگه برنگشت. همه جا رفتیم دنبالش اما بیفایده بود. تهدیدهای صاحبخونه هم که تمومی نداشت مجبور شدم برم خونه پدرشوهرم. اما پیرمرد که تو مخارج خودش مونده بود منو مقصر فرار پسر بیمسئولیتش میدونست. هر روز به من و دخترم فحش میداد اما با پسرها میونه خوبی داشت. دیگه این آخریا من و دخترم رو کتک هم میزد منم دخترم رو برداشتم و اومدم اینجا اما نمیدونم چه آیندهای منتظر منه...
افزایش آمار مراجعه به اورژانس اجتماعی و خانههای امن
محمود علیگو، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با «ایران» در این باره میگوید: خانههای امن در راستای حمایت از زنان خشونت دیده خانگی تأسیس شده تا زنانی که مورد آزار قرار میگیرند و نیاز به سرپناه دارند، حمایت شوند. این خانهها که در حال حاضر تعداد آنها به 27 خانه فعال در کشور میرسد برای سکونت زنان و فرزندان زیر 12 سال آنها در نظر گرفته شده و انشاءالله تا پایان شهریور ماه سالجاری به 30 خواهد رسید. در حال حاضر تعدادی از این خانهها دولتی و تعدادی خصوصی است. بهعنوان مثال در تهران دو مرکز دولتی و یک مرکز خصوصی فعالیت میکنند.
او با تأکید بر اینکه برای توانمند سازی، مجموعه خدمات روانشناسی، مددکاری و حقوقی در این مراکز ارائه میشود، میافزاید: در دوران کرونا چه در اورژانس اجتماعی و چه در خانههای امن با افزایش عدد مربوط به پذیرش افراد مواجه شدهایم، که این عدد قابل توجه و بررسی است. در حقیقت شیوع کرونا و ترس از بیمار شدن نتوانسته مانع مراجعه افراد به این مراکز شود.
علی گو عنوان میکند: بررسیها نشان میدهد بیشترین تعداد مراجعه کنندگان از طرف همسر مورد خشونت قرار گرفتهاند و اعتیاد همچنان بهعنوان عامل جدی بروز خشونتهای خانگی به شمار میآید. مشکلات روحی و روانی افراد که زمینه بروز خشونت خانگی را فراهم میکند رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. البته مسائل دیگری هم هست که در اولویتهای بعدی قرار میگیرد.
رئیس اورژانس اجتماعی با اشاره به نحوه پذیرش پناهجو در خانههای امن میگوید: بهطور کلی سه نوع معرفی برای ورود به خانههای امن وجود دارد. نخست اینکه فرد بهصورت خود معرف به مراکز مداخله در بحران مراجعه کند. دوم تماس با اورژانس اجتماعی و ارجاع از آنجا و سوم از طریق ارجاع از سیستم قضایی، پذیرش فرد در خانه امن صورت میگیرد. اما در دوران کرونا فرد پذیرفته شده در مجموعه خانههای امن و کلیه مجموعههایی که در حوزه بهزیستی با اورژانس اجتماعی ارتباط دارند ابتدا در اورژانس اجتماعی قرنطینه میشود. اگر علامتی داشت از وی تست کرونا گرفته میشود و اگر علامتی نداشت مدت مشخصی در قرنطینه میماند و بعد به مرکز وارد میشود.
او با تأکید بر اینکه مدت اقامت افراد در این مراکز قابل تمدید است ادامه میدهد: مدت اقامت در این خانهها 6 ماه در نظر گرفته شده که تا یک ماه قابل تمدید است. درصورتی که نیاز بمدت زمان بیشتری باشد کمیته تخصصی تشکیل میشود و براساس تصمیم کمیته مدت اقامت تمدید میشود و یا برای فرد تصمیمگیری میشود. در دورانی هم که زنان در این مراکز حضور دارند اقدامات لازم برای توانمندسازی آنها و رفع مشکلات ایجاد کننده خشونت خانگی صورت میگیرد.
علی گو همچنین از رونمایی پروتکل مداخلات در مورد خشونت گر خبر میدهد و میگوید: وظیفه ما خدمترسانی به گروههای آسیب دیده است. در حوزه پیشگیری هم همواره تلاش کردهایم مداخلات دقیقی داشته باشیم. بررسیهای صورت گرفته در مورد زنان خشونت دیده نشان داده است هنگامی که مداخله جدی و اقدام در مورد فرد خشونت گر صورت نگیرد با افزایش خشونت خانگی مواجه خواهیم شد. از اینرو پروتکل مداخله و برخورد با فرد خشونت گر آماده شده که بزودی رونمایی و مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت.
افزایش چندانی در تهران نداشتیم
مهدی خانکه، معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران نیز در مورد تغییر آمار مراجعه به خانههای امن به «ایران» میگوید: با وجود آنکه اعلام میشود تعداد خشونتهای خانگی در ایام پاندمی کووید۱۹ افزایش داشته، ولیکن تعداد مراکز خانه امن در تهران تغییر چندانی نکرده است.
او ادامه میدهد: بهنظر میرسد افراد در تهران بهدلیل کرونا تمایل زیادی به حضور در مراکزی که بهصورت جمعی زندگی میکنند ندارند.
رشد خشونتهای خانگی در دوران کرونا
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز معتقد است که وجود مکانهایی بهنام خانه امن برای پیشگیری از آسیب دیدگی بیشتر زنان خشونت دیده از ضروریات هر جامعهای به شمار میآید.
او در گفتوگو با «ایران» میگوید: حمایت از زنانی که بههر دلیلی شرایط یا امکان حضور در خانه را ندارند یکی از اهداف مهم فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی بهشمار میآید. با راهاندازی اورژانس اجتماعی در سال 78 خدمترسانی به زنان در معرض خشونت یا خشونت دیده بهعنوان یکی از اولویتهای این مرکز قرار گرفت اما در همان سالهای ابتدایی ارائه خدمات، خلأ نگهداری بلند مدت یا میان مدت بشدت احساس میشد. چون در کوتاه مدت و در مدت زمان 21 روزه حتی با امکان یک بار تمدید اقامت برای این زنان باز هم امکان رفع مشکل و توانمندسازی آنها وجود نداشت.
موسوی چلک تأکید میکند: بههمین دلیل مراکز دولتی که بعدها به خانههای امن تغییر نام داد تأسیس شد تا مانع آسیب بیشتر زنان خشونت دیده و پناهجو شود. در این مراکز به طور معمول شرایط توانمندسازی فرد آسیب دیده مهیا میشود و در برخی موارد با آمادهسازی شرایط خانه بعد از مدتی به خانه باز میگردد. گاهی هم امکان یک زندگی مستقل برای او مهیا میشود. اما نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که با وجود فعالیت مثبت این خانهها در زمینه توانمندسازی زنان بشدت با خصوصیسازی آنها مخالفم و معتقدم این موضوع حاکمیتی است و دولت خود باید این مسئولیت را برعهده بگیرد.
او در پاسخ به این سؤال که آیا نباید از ظرفیتهای بخش خصوصی در این زمینه استفاده کرد، میگوید: میتوان از منابع بخش خصوص برای توانمندسازی این زنان استفاده کرد اما استفاده از ظرفیت مراکز خصوصی به منزله برون سپاری نیست و دولت خود باید این موضوع را مدیریت کند. درغیراین صورت تردیدی نیست که در آیندهای نه چندان دور با عواقب جبرانناپذیر خصوصیسازی و برون سپاری این مراکز مواجه خواهیم شد.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با اشاره به دلایل بروز خشونتهای خانگی اظهار میکند: خشونت به دلایل مختلفی اتفاق میافتد. بخشی به درون خانواده و کیفیت روابط اعضای خانواده و بخصوص زوجین باز میگردد. بخشی از آن نیز به شرایط اقتصادی و وضعیت سلامت روانی اجتماعی افراد جامعه بستگی دارد. فقدان امید به آینده و همچنین فقدان و ضعف در مهارتهای لازمه زندگی مانند تاب آوری، خود مراقبتی، کنترل خشم و همچنین آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد و مسائل اخلاقی، نمونهای از دلایلی است که زمینه بروز خشونتهای خانگی را فراهم میکند.
موسوی چلک با اشاره به نقش همهگیری کرونا در افزایش مراجعه به خانههای امن میگوید: معمولاً بحرانها به هرشکلی ظهور یابند براساس میزان تأثیرگذاری، میتوانند عوارضی بههمراه داشته باشند. افزایش آسیبهای اجتماعی نمونهای از این عوارض است. در دوران شیوع بحران بیماری کرونا استراتژی اصلی ماندن در خانه بود از آنجایی که ما تجربه ماندن طولانی مدت در خانه را نداشتیم و از سوی دیگر با فقدان و ضعف مهارتهای اجتماعی مواجه بودیم طبیعتاً با بروز تنشها و بهدنبال آن خشونتهای خانگی بیشتر روبهرو شدیم که به افزایش مراجعه به خانه امن منجر
شده است.
خبرنگار
همواره زنان یکی از اصلیترین قربانیان خشونتهای خانگی هستند که عمدتاً بهدلیل نبود چتر حمایتی مناسب و فراگیر در معرض آسیبهای روانی و جسمی بسیار قرار میگیرند. در کشور ما اما بیش از دو دهه است که حمایت از زنان پناهجو و قربانیان خاموش خشونتهای خانگی بهعنوان اولویت مورد توجه دست اندرکاران حوزه آسیبهای اجتماعی قرار گرفته است. تأسیس و راهاندازی مراکزی بهنام خانههای امن برای نگهداری از این گروه از جامعه یکی از اقداماتی است که در این حوزه صورت گرفته است. اما بروز بحران کرونا در کشور این حوزه را هم مانند سایر حوزهها با چالشهای جدی مواجه کرده است به طوری که به گفته رئیس اورژانس اجتماعی کشور طی یک سال گذشته با افزایش تعداد مراجعه به خانههای امن مواجه شدهایم. آمارها نشان میدهد در سال گذشته 2063 زن خشونت دیده در این مراکز پذیرش شدهاند.
راحله زن 28 سالهای است که همراه دختر خردسالش به یکی از خانههای امن پناه آورده است. او میگوید: در یکی از شهرکهای حاشیه تهران زندگی میکردم. شوهرم مرد بدی نبود. از صبح تا شب کار میکرد و خرج زندگی رو درمی آورد. اما سهم ما از کرونا بدبختی و آوارگی بود. هر روز وقتی آمار مرگ و میر رو اعلام میکنن با خودم میگم ای کاش من جای یکی از این آدمهایی باشم که مردن.
با انگشتان لرزان موهای مجعد دخترک را مرتب میکند تا بتواند بغضی را که راه نفسش را بسته فرو بخورد. باصدایی لرزان ادامه میدهد: اوایل که بیکار بود مدام دنبال کار میگشت اما وقتی ناامید شد دیگه برای پیدا کردن کار بیرون نمیرفت همون موقعها بود که فهمیدم معتاد شده. وقتی اعتراض کردم جوابم رو با مشت و لگد داد و از اون روز به بعد دیگه فرق نمیکرد خمار باشه یا نه هر وقت دلش از دنیا میگرفت من و این طفل معصوم رو کتک میزد. بههمین خاطر جونم رو برداشتم و فرار کردم. همسایه شماره اورژانس اجتماعی رو یادم داده بود. اومدم تهران بهشون زنگ زدم الانم اینجام.
نیره خانم اما زنی جاافتاده است که میگوید سه فرزند دارد. او هم زندگی در خانه امن را به زندگی در خانه پدر همسرش ترجیح میدهد. نیره خانم میگوید: زندگی ما در حد خودمون خوب بود. شاید مثل خیلیها مسافرت نمیرفتیم و زندگی آنچنانی نداشتیم اما محتاج کسی هم نبودیم. اما کرونا زندگی ما رو زیر و زبر کرد. فرهاد که کارگر ساختمانی بود بیکار شد و چون کار خاصی بلد نبود خونه نشین شد. مرد باغیرتی بود به هر زحمتی یه پولی جور کردیم وسیله خرید برای دستفروشی اما مردم ازش خرید نمیکردند.
او ادامه میدهد: کمکم اجاره خونه عقب افتاد برای غذا جز نون و تخم مرغ و نون و سیب زمینی چیز دیگهای نداشتیم. یک روز صبح که صاحبخونه تهدید کرد وسایل ما رو میریزه وسط خیابون رفت و دیگه برنگشت. همه جا رفتیم دنبالش اما بیفایده بود. تهدیدهای صاحبخونه هم که تمومی نداشت مجبور شدم برم خونه پدرشوهرم. اما پیرمرد که تو مخارج خودش مونده بود منو مقصر فرار پسر بیمسئولیتش میدونست. هر روز به من و دخترم فحش میداد اما با پسرها میونه خوبی داشت. دیگه این آخریا من و دخترم رو کتک هم میزد منم دخترم رو برداشتم و اومدم اینجا اما نمیدونم چه آیندهای منتظر منه...
افزایش آمار مراجعه به اورژانس اجتماعی و خانههای امن
محمود علیگو، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با «ایران» در این باره میگوید: خانههای امن در راستای حمایت از زنان خشونت دیده خانگی تأسیس شده تا زنانی که مورد آزار قرار میگیرند و نیاز به سرپناه دارند، حمایت شوند. این خانهها که در حال حاضر تعداد آنها به 27 خانه فعال در کشور میرسد برای سکونت زنان و فرزندان زیر 12 سال آنها در نظر گرفته شده و انشاءالله تا پایان شهریور ماه سالجاری به 30 خواهد رسید. در حال حاضر تعدادی از این خانهها دولتی و تعدادی خصوصی است. بهعنوان مثال در تهران دو مرکز دولتی و یک مرکز خصوصی فعالیت میکنند.
او با تأکید بر اینکه برای توانمند سازی، مجموعه خدمات روانشناسی، مددکاری و حقوقی در این مراکز ارائه میشود، میافزاید: در دوران کرونا چه در اورژانس اجتماعی و چه در خانههای امن با افزایش عدد مربوط به پذیرش افراد مواجه شدهایم، که این عدد قابل توجه و بررسی است. در حقیقت شیوع کرونا و ترس از بیمار شدن نتوانسته مانع مراجعه افراد به این مراکز شود.
علی گو عنوان میکند: بررسیها نشان میدهد بیشترین تعداد مراجعه کنندگان از طرف همسر مورد خشونت قرار گرفتهاند و اعتیاد همچنان بهعنوان عامل جدی بروز خشونتهای خانگی به شمار میآید. مشکلات روحی و روانی افراد که زمینه بروز خشونت خانگی را فراهم میکند رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. البته مسائل دیگری هم هست که در اولویتهای بعدی قرار میگیرد.
رئیس اورژانس اجتماعی با اشاره به نحوه پذیرش پناهجو در خانههای امن میگوید: بهطور کلی سه نوع معرفی برای ورود به خانههای امن وجود دارد. نخست اینکه فرد بهصورت خود معرف به مراکز مداخله در بحران مراجعه کند. دوم تماس با اورژانس اجتماعی و ارجاع از آنجا و سوم از طریق ارجاع از سیستم قضایی، پذیرش فرد در خانه امن صورت میگیرد. اما در دوران کرونا فرد پذیرفته شده در مجموعه خانههای امن و کلیه مجموعههایی که در حوزه بهزیستی با اورژانس اجتماعی ارتباط دارند ابتدا در اورژانس اجتماعی قرنطینه میشود. اگر علامتی داشت از وی تست کرونا گرفته میشود و اگر علامتی نداشت مدت مشخصی در قرنطینه میماند و بعد به مرکز وارد میشود.
او با تأکید بر اینکه مدت اقامت افراد در این مراکز قابل تمدید است ادامه میدهد: مدت اقامت در این خانهها 6 ماه در نظر گرفته شده که تا یک ماه قابل تمدید است. درصورتی که نیاز بمدت زمان بیشتری باشد کمیته تخصصی تشکیل میشود و براساس تصمیم کمیته مدت اقامت تمدید میشود و یا برای فرد تصمیمگیری میشود. در دورانی هم که زنان در این مراکز حضور دارند اقدامات لازم برای توانمندسازی آنها و رفع مشکلات ایجاد کننده خشونت خانگی صورت میگیرد.
علی گو همچنین از رونمایی پروتکل مداخلات در مورد خشونت گر خبر میدهد و میگوید: وظیفه ما خدمترسانی به گروههای آسیب دیده است. در حوزه پیشگیری هم همواره تلاش کردهایم مداخلات دقیقی داشته باشیم. بررسیهای صورت گرفته در مورد زنان خشونت دیده نشان داده است هنگامی که مداخله جدی و اقدام در مورد فرد خشونت گر صورت نگیرد با افزایش خشونت خانگی مواجه خواهیم شد. از اینرو پروتکل مداخله و برخورد با فرد خشونت گر آماده شده که بزودی رونمایی و مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت.
افزایش چندانی در تهران نداشتیم
مهدی خانکه، معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران نیز در مورد تغییر آمار مراجعه به خانههای امن به «ایران» میگوید: با وجود آنکه اعلام میشود تعداد خشونتهای خانگی در ایام پاندمی کووید۱۹ افزایش داشته، ولیکن تعداد مراکز خانه امن در تهران تغییر چندانی نکرده است.
او ادامه میدهد: بهنظر میرسد افراد در تهران بهدلیل کرونا تمایل زیادی به حضور در مراکزی که بهصورت جمعی زندگی میکنند ندارند.
رشد خشونتهای خانگی در دوران کرونا
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز معتقد است که وجود مکانهایی بهنام خانه امن برای پیشگیری از آسیب دیدگی بیشتر زنان خشونت دیده از ضروریات هر جامعهای به شمار میآید.
او در گفتوگو با «ایران» میگوید: حمایت از زنانی که بههر دلیلی شرایط یا امکان حضور در خانه را ندارند یکی از اهداف مهم فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی بهشمار میآید. با راهاندازی اورژانس اجتماعی در سال 78 خدمترسانی به زنان در معرض خشونت یا خشونت دیده بهعنوان یکی از اولویتهای این مرکز قرار گرفت اما در همان سالهای ابتدایی ارائه خدمات، خلأ نگهداری بلند مدت یا میان مدت بشدت احساس میشد. چون در کوتاه مدت و در مدت زمان 21 روزه حتی با امکان یک بار تمدید اقامت برای این زنان باز هم امکان رفع مشکل و توانمندسازی آنها وجود نداشت.
موسوی چلک تأکید میکند: بههمین دلیل مراکز دولتی که بعدها به خانههای امن تغییر نام داد تأسیس شد تا مانع آسیب بیشتر زنان خشونت دیده و پناهجو شود. در این مراکز به طور معمول شرایط توانمندسازی فرد آسیب دیده مهیا میشود و در برخی موارد با آمادهسازی شرایط خانه بعد از مدتی به خانه باز میگردد. گاهی هم امکان یک زندگی مستقل برای او مهیا میشود. اما نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که با وجود فعالیت مثبت این خانهها در زمینه توانمندسازی زنان بشدت با خصوصیسازی آنها مخالفم و معتقدم این موضوع حاکمیتی است و دولت خود باید این مسئولیت را برعهده بگیرد.
او در پاسخ به این سؤال که آیا نباید از ظرفیتهای بخش خصوصی در این زمینه استفاده کرد، میگوید: میتوان از منابع بخش خصوص برای توانمندسازی این زنان استفاده کرد اما استفاده از ظرفیت مراکز خصوصی به منزله برون سپاری نیست و دولت خود باید این موضوع را مدیریت کند. درغیراین صورت تردیدی نیست که در آیندهای نه چندان دور با عواقب جبرانناپذیر خصوصیسازی و برون سپاری این مراکز مواجه خواهیم شد.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با اشاره به دلایل بروز خشونتهای خانگی اظهار میکند: خشونت به دلایل مختلفی اتفاق میافتد. بخشی به درون خانواده و کیفیت روابط اعضای خانواده و بخصوص زوجین باز میگردد. بخشی از آن نیز به شرایط اقتصادی و وضعیت سلامت روانی اجتماعی افراد جامعه بستگی دارد. فقدان امید به آینده و همچنین فقدان و ضعف در مهارتهای لازمه زندگی مانند تاب آوری، خود مراقبتی، کنترل خشم و همچنین آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد و مسائل اخلاقی، نمونهای از دلایلی است که زمینه بروز خشونتهای خانگی را فراهم میکند.
موسوی چلک با اشاره به نقش همهگیری کرونا در افزایش مراجعه به خانههای امن میگوید: معمولاً بحرانها به هرشکلی ظهور یابند براساس میزان تأثیرگذاری، میتوانند عوارضی بههمراه داشته باشند. افزایش آسیبهای اجتماعی نمونهای از این عوارض است. در دوران شیوع بحران بیماری کرونا استراتژی اصلی ماندن در خانه بود از آنجایی که ما تجربه ماندن طولانی مدت در خانه را نداشتیم و از سوی دیگر با فقدان و ضعف مهارتهای اجتماعی مواجه بودیم طبیعتاً با بروز تنشها و بهدنبال آن خشونتهای خانگی بیشتر روبهرو شدیم که به افزایش مراجعه به خانه امن منجر
شده است.
به منظور تأمین بازار و کنترل قیمت انجام میگیرد
واردات برنج با سازوکاری جدید
سهیلا یادگاری / پیشبینی کاهش تولید برنج بهخاطر خشکسالی و کاهش واردات با قطع ارز 4200 تومانی، دو استدلالی است که مسئولان تأمین بازار بر پایه آن، تغییر قوانین مربوط به ممنوعیت واردات در زمان برداشت برنج را خواستار شدهاند.
در سال زراعی 99-98 بارشهای مناسب، باعث شد سطح زیرکشت برنج بویژه در استانهای دیگر(غیر از استانهای شمالی) افزایش یابد و سال گذشته بیش از 2میلیون و 500 هزار تن برنج تولید شد. اما خشکسالی سال زراعی1400-99 سطح زیر کشت برنج در استانهای دیگر را کاهش داده و کاهش تولید برنج پیشبینی شده است. از سوی دیگر قطع ارز دولتی واردات برنج از سال 98 کاهش واردات را بهدنبال داشته است. این دو موضوع نگرانیهایی در مورد افزایش قیمت برنج در ماههای پیش رو را ایجاد کرده است.
درخواست بازنگری در قانون
در تازهترین موضعگیری برای تأمین برنج مورد نیاز، گمرک در مکاتبه با وزارت صمت، خواستار تجدید نظر در قوانین موبوط به واردات برنج شده است. براساس قانون و با هدف حمایت از تولید داخل، ممنوعیت فصلی واردات برنج از ابتدای مردادماه تا پایان آبانماه اعمال میشود و تنها برنجهایی که قبل از ۳۱ تیرماه دارای قبض انبار و اعلامیه ورود و همچنین ثبت سفارش باشند امکان اظهار و ترخیص دارند و خارج از آن واردات به بعد از ممنوعیت موکول می شود. اما امسال با توجه به وضعیت تولید و میزان ذخایر گمرک از وزارت صمت تقاضا کرده تا در قوانین مربوط به محدودیت واردات برنج تجدید نظر شود. در نامه گمرک آمده است: «با توجه به شرایط موجود و خشکسالی سالجاری به نظر میرسد که برای جلوگیری از هرگونه تبعات کمبود برنج یا افزایش قیمت آن در ماههای آتی، تصمیم ابلاغ شده نیاز به بررسی مجدد و بازنگری فوری خواهد داشت.»
زمان توزیع مهم است نه زمان واردات
محمدصادق مفتح، قائم مقام وزیر صمت در امور بازرگانی، در گفتوگو با «ایران»، این استدلال را که واردات برنج در زمان برداشت، موجب کاهش قیمت برنج داخلی و زیان تولیدکنندگان میشود رد کرد. مفتح افزود: مصوبه ممنوعیت واردات فصلی برای حمایت از کشاورزان اجرا میشود اما ما معتقدیم واردات لطمه ای به کشاورزان نمیزند و آنچه در حمایت از تولید باید مد نظر قرار گیرد زمان توزیع برنج وارداتی است. در واقع زمان توزیع است که در تعیین قیمت برنج داخلی اثرگذار است و توزیع نامناسب مشکل ایجاد می کند.
مفتح افزود: برداشت برنج در ایران همزمان با کشورهای تولید کننده دیگر مانند تایلند، هند و پاکستان است. می دانیم که در زمان برداشت قیمت متناسبتر است. پس ما اگر زمان مناسب برای واردات را بهخاطر قانون ممنوعیت فصلی واردات برنج، از دست بدهیم مجبور هستیم در ماههای دیگر برنج را با قیمت بالاتر وارد کنیم وارز بیشتری از کشور خارج می شود.
مفتح گفت: ما به دولت پیشنهاد دادهایم واردات آزاد باشد و ممنوعیت واردات در زمان برداشت برنج در کشورهایی که ما از آنها برنج وارد می کنیم اعمال نشود، اما توزیع برنج وارداتی به بعد از برداشت برنج داخلی و توزیع آن در بازار موکول شود. ما مجبور نیستیم برنج وارداتی را سریع توزیع کنیم. برای توزیع باید زمانبندی داشته باشیم و واردات نباید محدود به زمانی باشد که فصل برداشت در کشورهایی که مبدأ واردات ما هستند، به اتمام رسیده باشد. مفتح گفت: توصیه ما برای کنترل بازار برنج مشخص است. تصمیمگیری برای تأمین با توزیع کاملاً متفاوت است. ما میتوانیم برنج را تأمین کنیم و اگر بازار کمبودی نداشته باشد زمان دیگری کالای وارداتی را توزیع کنیم. این اقدام کاملاً منطقی است و زیانی به تولید وارد نمی کند.
کاهش 80 درصدی واردات
مسیح کشاورز، دبیر انجمن واردکنندگان برنج نیز در گفتوگو با «ایران» به نامه گمرک اشاره کرد و گفت: براساس نامه گمرک با توجه به تصمیم اتخاذ شده و ابلاغی به گمرک مبنی بر اینکه صرفاً آن بخش از محمولههای برنج وارداتی که قبل از ۳۱ تیرماه دارای اعلامیه ورود و قبض انبار بوده مشروط به اینکه دارای ثبت سفارش باشند امکان ترخیص دارند، در نتیجه صاحبان کالا بهدلیل تاریخ رسیدن کشتیهای بارگیری شده بعد از تاریخ ممنوعیت فصلی که عدم امکان ترخیص برنجهای حمل شده و رسوب این کالا در گمرک را به همراه خواهد داشت، از ارسال محمولههای خریداری شده امتناع کردهاند. بیشتر واردکنندگان قراردادهای خرید خود را با توجه به این مشکل لغو کردهاند. کشاورز افزود: بعد از لغو اختصاص ارز 4200 تومانی برای واردات برنج، واردات با ارز نیمایی بود و بهخاطر آن واردات در سال 98 حدود 60 درصد و در سال 99 حدود 80 درصد کاهش یافت. ما اعلام کردهایم که واردات بعد از فصل برداشت کشورهای تولید کننده، قیمتها را چند برابر میکند و با توجه به قطع ارز دولتی، واردات با قیمت بالا به صرفه نیست.
به گفته دبیر انجمن واردکنندگان برنج، قیمت برنج وارداتی به قیمت برنج پرمحصول داخلی نزدیک شده است و اینکه بگوییم برنج وارداتی بهخاطر قیمت پایینتر رقیب برنج داخلی است دیگر موضوعیت ندارد. با افزایش قیمت برنج وارداتی، تقاضا و مصرف آن کاهش یافته و این نیز دلیل دیگری برای کاهش واردات است.
کشاورز گفت: قیمت برنج وارداتی نسبت به سال 98 حدود 3 برابر شده است و قیمت کاملاً با برنج پرمحصول داخلی برابر است بنابراین نباید با قوانینی مانند ممنوعیت واردات مانع از انتخاب شهروندان شویم. در برخی استانها بویژه استانهای جنوبی برنج وارداتی تقاضای بیشتری دارد اما مشکلات واردات باعث کاهش دسترسی شهروندان به این نوع برنج میشود.
کاهش تولید
موضوعی که موجب نگرانی متولیان تأمین بازار شده است علاوه بر کاهش واردات، تولید کم بهخاطر خشکسالی است. براساس آمار وزارت جهاد کشاورزی، سطح زیر کشت برنج سال گذشته حدود 803 هزار هکتار بوده است و با توجه به خشکسالی امسال، پیشبینی میشود سطح زیر کشت به حدود 611 هزارهکتار کاهش یابد که این کاهش عمدتاً مربوط به استانهایی غیر از استانهای شمالی است. برای مثال سال گذشته در خوزستان 180 هزار هکتار اراضی زیر کشت برنج رفته و 900 هزار تن برنج در این استان تولید شده است. اما خدارحم امیریزاده، رئیس جهاد کشاورزی خوزستان در گفتوگو با «ایران» گفت: براساس مصوبه ستاد بحران استان، امسال کشت برنج در خوزستان ممنوع بوده است.
با وجود ممنوعیت کشت اما به گفته امیریزاده کشاورزان حدود 80 هزار هکتار برنج کشت کردهاند که عمدتاً در بالادست خوزستان است و بر کاهش آب در پایین دست تأثیر دارد.
امیریزاده گفت: ما از 2 ماه قبل از فصل کشت به کشاورزان ممنوعیت کشت برنج را اطلاع دادیم و برنامه الگوی کشت جایگزین مانند کشت کنجد، حبوبات، ذرت علوفه ای و... را پیشنهاد دادیم اما بهخاطر قیمت برنج، برخی کشاورزان اقدام به کشت برنج کردهاند. حتی اقداماتی مانند قطع برق چاههای آنها و ندادن نهاده و سموم را انجام دادیم اما بعضاً کشاورزان موتور برقی را با موتور گازوئیلی عوض میکنند. وقتی آب رها میشود چون طول رودخانه زیاد است امکان نظارت و ممنوعیت استفاده از آب برای کشت برنج وجود ندارد.
مشکل خشکسالی فقط محدود به خوزستان نیست و در استانهای دیگر مانند فارس، ایلام، اصفهان، کرمانشاه و... نیز بهخاطر کمبود آب کشت برنج محدود یا ممنوع شده است. به این ترتیب امسال پیشبینی کاهش تولید وجود دارد. به اعتقاد فعالان بازار، با توجه به کاهش واردات، ممنوعیت واردات در ماه های آینده، مشکلات تأمین و کنترل قیمت برنج را افزایش میدهد مگر اینکه در قانون ممنوعیت فصلی واردات تجدید نظر شود.
در سال زراعی 99-98 بارشهای مناسب، باعث شد سطح زیرکشت برنج بویژه در استانهای دیگر(غیر از استانهای شمالی) افزایش یابد و سال گذشته بیش از 2میلیون و 500 هزار تن برنج تولید شد. اما خشکسالی سال زراعی1400-99 سطح زیر کشت برنج در استانهای دیگر را کاهش داده و کاهش تولید برنج پیشبینی شده است. از سوی دیگر قطع ارز دولتی واردات برنج از سال 98 کاهش واردات را بهدنبال داشته است. این دو موضوع نگرانیهایی در مورد افزایش قیمت برنج در ماههای پیش رو را ایجاد کرده است.
درخواست بازنگری در قانون
در تازهترین موضعگیری برای تأمین برنج مورد نیاز، گمرک در مکاتبه با وزارت صمت، خواستار تجدید نظر در قوانین موبوط به واردات برنج شده است. براساس قانون و با هدف حمایت از تولید داخل، ممنوعیت فصلی واردات برنج از ابتدای مردادماه تا پایان آبانماه اعمال میشود و تنها برنجهایی که قبل از ۳۱ تیرماه دارای قبض انبار و اعلامیه ورود و همچنین ثبت سفارش باشند امکان اظهار و ترخیص دارند و خارج از آن واردات به بعد از ممنوعیت موکول می شود. اما امسال با توجه به وضعیت تولید و میزان ذخایر گمرک از وزارت صمت تقاضا کرده تا در قوانین مربوط به محدودیت واردات برنج تجدید نظر شود. در نامه گمرک آمده است: «با توجه به شرایط موجود و خشکسالی سالجاری به نظر میرسد که برای جلوگیری از هرگونه تبعات کمبود برنج یا افزایش قیمت آن در ماههای آتی، تصمیم ابلاغ شده نیاز به بررسی مجدد و بازنگری فوری خواهد داشت.»
زمان توزیع مهم است نه زمان واردات
محمدصادق مفتح، قائم مقام وزیر صمت در امور بازرگانی، در گفتوگو با «ایران»، این استدلال را که واردات برنج در زمان برداشت، موجب کاهش قیمت برنج داخلی و زیان تولیدکنندگان میشود رد کرد. مفتح افزود: مصوبه ممنوعیت واردات فصلی برای حمایت از کشاورزان اجرا میشود اما ما معتقدیم واردات لطمه ای به کشاورزان نمیزند و آنچه در حمایت از تولید باید مد نظر قرار گیرد زمان توزیع برنج وارداتی است. در واقع زمان توزیع است که در تعیین قیمت برنج داخلی اثرگذار است و توزیع نامناسب مشکل ایجاد می کند.
مفتح افزود: برداشت برنج در ایران همزمان با کشورهای تولید کننده دیگر مانند تایلند، هند و پاکستان است. می دانیم که در زمان برداشت قیمت متناسبتر است. پس ما اگر زمان مناسب برای واردات را بهخاطر قانون ممنوعیت فصلی واردات برنج، از دست بدهیم مجبور هستیم در ماههای دیگر برنج را با قیمت بالاتر وارد کنیم وارز بیشتری از کشور خارج می شود.
مفتح گفت: ما به دولت پیشنهاد دادهایم واردات آزاد باشد و ممنوعیت واردات در زمان برداشت برنج در کشورهایی که ما از آنها برنج وارد می کنیم اعمال نشود، اما توزیع برنج وارداتی به بعد از برداشت برنج داخلی و توزیع آن در بازار موکول شود. ما مجبور نیستیم برنج وارداتی را سریع توزیع کنیم. برای توزیع باید زمانبندی داشته باشیم و واردات نباید محدود به زمانی باشد که فصل برداشت در کشورهایی که مبدأ واردات ما هستند، به اتمام رسیده باشد. مفتح گفت: توصیه ما برای کنترل بازار برنج مشخص است. تصمیمگیری برای تأمین با توزیع کاملاً متفاوت است. ما میتوانیم برنج را تأمین کنیم و اگر بازار کمبودی نداشته باشد زمان دیگری کالای وارداتی را توزیع کنیم. این اقدام کاملاً منطقی است و زیانی به تولید وارد نمی کند.
کاهش 80 درصدی واردات
مسیح کشاورز، دبیر انجمن واردکنندگان برنج نیز در گفتوگو با «ایران» به نامه گمرک اشاره کرد و گفت: براساس نامه گمرک با توجه به تصمیم اتخاذ شده و ابلاغی به گمرک مبنی بر اینکه صرفاً آن بخش از محمولههای برنج وارداتی که قبل از ۳۱ تیرماه دارای اعلامیه ورود و قبض انبار بوده مشروط به اینکه دارای ثبت سفارش باشند امکان ترخیص دارند، در نتیجه صاحبان کالا بهدلیل تاریخ رسیدن کشتیهای بارگیری شده بعد از تاریخ ممنوعیت فصلی که عدم امکان ترخیص برنجهای حمل شده و رسوب این کالا در گمرک را به همراه خواهد داشت، از ارسال محمولههای خریداری شده امتناع کردهاند. بیشتر واردکنندگان قراردادهای خرید خود را با توجه به این مشکل لغو کردهاند. کشاورز افزود: بعد از لغو اختصاص ارز 4200 تومانی برای واردات برنج، واردات با ارز نیمایی بود و بهخاطر آن واردات در سال 98 حدود 60 درصد و در سال 99 حدود 80 درصد کاهش یافت. ما اعلام کردهایم که واردات بعد از فصل برداشت کشورهای تولید کننده، قیمتها را چند برابر میکند و با توجه به قطع ارز دولتی، واردات با قیمت بالا به صرفه نیست.
به گفته دبیر انجمن واردکنندگان برنج، قیمت برنج وارداتی به قیمت برنج پرمحصول داخلی نزدیک شده است و اینکه بگوییم برنج وارداتی بهخاطر قیمت پایینتر رقیب برنج داخلی است دیگر موضوعیت ندارد. با افزایش قیمت برنج وارداتی، تقاضا و مصرف آن کاهش یافته و این نیز دلیل دیگری برای کاهش واردات است.
کشاورز گفت: قیمت برنج وارداتی نسبت به سال 98 حدود 3 برابر شده است و قیمت کاملاً با برنج پرمحصول داخلی برابر است بنابراین نباید با قوانینی مانند ممنوعیت واردات مانع از انتخاب شهروندان شویم. در برخی استانها بویژه استانهای جنوبی برنج وارداتی تقاضای بیشتری دارد اما مشکلات واردات باعث کاهش دسترسی شهروندان به این نوع برنج میشود.
کاهش تولید
موضوعی که موجب نگرانی متولیان تأمین بازار شده است علاوه بر کاهش واردات، تولید کم بهخاطر خشکسالی است. براساس آمار وزارت جهاد کشاورزی، سطح زیر کشت برنج سال گذشته حدود 803 هزار هکتار بوده است و با توجه به خشکسالی امسال، پیشبینی میشود سطح زیر کشت به حدود 611 هزارهکتار کاهش یابد که این کاهش عمدتاً مربوط به استانهایی غیر از استانهای شمالی است. برای مثال سال گذشته در خوزستان 180 هزار هکتار اراضی زیر کشت برنج رفته و 900 هزار تن برنج در این استان تولید شده است. اما خدارحم امیریزاده، رئیس جهاد کشاورزی خوزستان در گفتوگو با «ایران» گفت: براساس مصوبه ستاد بحران استان، امسال کشت برنج در خوزستان ممنوع بوده است.
با وجود ممنوعیت کشت اما به گفته امیریزاده کشاورزان حدود 80 هزار هکتار برنج کشت کردهاند که عمدتاً در بالادست خوزستان است و بر کاهش آب در پایین دست تأثیر دارد.
امیریزاده گفت: ما از 2 ماه قبل از فصل کشت به کشاورزان ممنوعیت کشت برنج را اطلاع دادیم و برنامه الگوی کشت جایگزین مانند کشت کنجد، حبوبات، ذرت علوفه ای و... را پیشنهاد دادیم اما بهخاطر قیمت برنج، برخی کشاورزان اقدام به کشت برنج کردهاند. حتی اقداماتی مانند قطع برق چاههای آنها و ندادن نهاده و سموم را انجام دادیم اما بعضاً کشاورزان موتور برقی را با موتور گازوئیلی عوض میکنند. وقتی آب رها میشود چون طول رودخانه زیاد است امکان نظارت و ممنوعیت استفاده از آب برای کشت برنج وجود ندارد.
مشکل خشکسالی فقط محدود به خوزستان نیست و در استانهای دیگر مانند فارس، ایلام، اصفهان، کرمانشاه و... نیز بهخاطر کمبود آب کشت برنج محدود یا ممنوع شده است. به این ترتیب امسال پیشبینی کاهش تولید وجود دارد. به اعتقاد فعالان بازار، با توجه به کاهش واردات، ممنوعیت واردات در ماه های آینده، مشکلات تأمین و کنترل قیمت برنج را افزایش میدهد مگر اینکه در قانون ممنوعیت فصلی واردات تجدید نظر شود.
سارا ظهرابی،هافبک تیم ملی فوتبال زنان در گفتوگو با «ایران»:
پخش مستقیم بازیهایمان واقعاً سورپرایز است
محمد محمدی سدهی/ چند روز پیش خبر امیدوارکننده و جذابی از طریق اینستاگرام سرمربی تیم ملی فوتبال زنان منتشر شد. مریم ایراندوست در صفحه شخصیاش اعلام کرد که قرار است بازیهای تیم ملی فوتبال بانوان در استادیوم آزادی برگزار و از تلویزیون به صورت زنده پخش شود. اتفاقی که اگر محقق شود، موضوعی مهم برای فوتبال بانوان است و قطعاً عاملی برای ارتقای سطح انگیزه فوتبالیستهای خانم خواهد بود. این در شرایطی است که تمرینات تیم ملی فوتبال زنان پس از چند روز تعطیلی و استراحت بازیکنان از امروز (دوشنبه) از سر گرفته خواهد شد.
سارا ظهرابی درخصوص وضعیت تیم ملی به خبرنگار «ایران» گفت:«در ماههای گذشته چند اردوی طولانی برگزار کردیم و خدا را شکر تا به اینجا تمرینات خوبی را پشت سر گذاشتیم. در این مدت امکانات تیم ملی تغییر چشمگیری داشته و این موضوع نشاندهنده تحول در دیدگاه و نگرش مسئولان نسبت به تیم ملی زنان است. ما پس از 2 سال دوری از مسابقات رسمی و دوستانه، در بلاروس بازی دوستانه برگزار کردیم. در بازی اول مقابل این تیم 6-0 شکست خوردیم و مقابل ازبکستان هم 5-0 باختیم. شکستمان مقابل این دو تیم طبیعی بود چرا که چندان برای رویارویی با آنها آماده نبودیم. در ضمن این 2 بازی تدارکاتی بود و نباید نتایج آن برای ما خیلی مهم باشد چون دستاورد چنین دیدارهایی از جمله شناخت نقاط ضعف و قوت برای کادرفنی و بازیکنان اهمیت بالایی دارد. پس از آن هم بازی دوستانهای با تیم ملی جوانان برگزار کردیم و این موضوع باعث شد تا حدودی در شرایط مسابقه قرار بگیریم البته هنوز برای رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم.» هافبک تیم ملی فوتبال زنان درخصوص اتفاقات خوب در فوتبال زنان اظهار داشت: «خبرها را شنیدهایم. قبلاً به ما گفته بودند که یک سورپرایز برای فوتبال بانوان داریم. بازی دوستانه در ورزشگاه آزادی و پخش مستقیم بازیهایمان واقعاً سورپرایز است. این بزرگترین و بهترین اتفاق برای فوتبال زنان ایران خواهد بود. درحالی که مسئولان فوتبال درخصوص بازی در ورزشگاه آزادی و پخش مستقیم آن قول صد درصدی دادند، در این چند روز نه آن را تأیید کردهاند و نه تکذیب.»
ظهرابی صحبتهای خود را این گونه ادامه داد: «پس از اعلام این خبر انگیزهها خیلی بالا رفته چرا که این موضوع در سرنوشت و آینده بازیکنان تأثیرگذار است. با پخش مستقیم این دیدار همه بچهها دیده میشوند. این موضوع روحیه بازیکنان را بالا برده اما اگر این اتفاق نیفتد و قول مسئولان عملی نشود، بازیکنان ضربه میخورند. اگر اتفاق خاصی نیفتد بازیهایمان پخش میشود. گرچه در طول این سالها مخالفانی هم داشتیم که مانع از انجام چنین کارهایی شدند.» او با اشاره به تعطیلی تمرینات تیم ملی در دوران شیوع کرونا افزود: «در آن مقطع تمریناتمان تعطیل شد و این موضوع باعث شد تا از شرایط خوبمان فاصله بگیریم. شرایط ما با آقایان بسیار متفاوت است و ما حتی همانند آقایان هم نمیتوانستیم در پارک تمرین کنیم. این موضوع باعث شد تا بدن بازیکنان بخوابد. شرایط بدنی خوبی نداشتیم و این موضوع باعث شد تا فشار زیادی را تحمل کنیم. دوران سختی بود و از نظر روحی و روانی شرایط چندان مناسبی نداشتیم.» قرعهکشی رقابتهای مقدماتی جام ملتهای فوتبال زنان آسیا انجام شد و تیم ملی فوتبال زنان ایران در مرحله مقدماتی در گروه G با تیمهای اردن و بنگلادش همگروه است. این بازیکن تیم ملی فوتبال بانوان در این خصوص اظهار داشت: «قرعه خوبی داریم و کادر فنی تمام تلاش خود را میکند تا از این مرحله به سلامت عبور کنیم. البته هیچ تیمی را نمیتوان دست کم گرفت اما شانسمان زیاد است و خودمان هم باور داریم که میتوانیم از مرحله نخست صعود کنیم.» ظهرابی صحبتهای خود را این گونه ادامه داد: «بازیکنان میل به پیروزی دارند و این موضوع باعث میشود تا کادر فنی و تیم ملی فوتبال بانوان به هدفش که همانا صعود به مراحل بالاتر رقابتهای قهرمانی آسیا است، برسد. کادر فنی شناخت خوبی از دو تیم اردن و بنگلادش دارد و این شناخت باعث میشود تا عملکرد بهتری در این مرحله داشته باشیم. تلاش ما پیروزی در این دو دیدار و پس از آن صعود به مرحله بعدی مسابقات است. امیدواریم که با حمایتهای فدراسیون و تلاش بازیکنان بتوانیم به مرحله بعدی مسابقات برویم و در آنجا به نتیجه مطلوب برسیم.»
سارا ظهرابی درخصوص وضعیت تیم ملی به خبرنگار «ایران» گفت:«در ماههای گذشته چند اردوی طولانی برگزار کردیم و خدا را شکر تا به اینجا تمرینات خوبی را پشت سر گذاشتیم. در این مدت امکانات تیم ملی تغییر چشمگیری داشته و این موضوع نشاندهنده تحول در دیدگاه و نگرش مسئولان نسبت به تیم ملی زنان است. ما پس از 2 سال دوری از مسابقات رسمی و دوستانه، در بلاروس بازی دوستانه برگزار کردیم. در بازی اول مقابل این تیم 6-0 شکست خوردیم و مقابل ازبکستان هم 5-0 باختیم. شکستمان مقابل این دو تیم طبیعی بود چرا که چندان برای رویارویی با آنها آماده نبودیم. در ضمن این 2 بازی تدارکاتی بود و نباید نتایج آن برای ما خیلی مهم باشد چون دستاورد چنین دیدارهایی از جمله شناخت نقاط ضعف و قوت برای کادرفنی و بازیکنان اهمیت بالایی دارد. پس از آن هم بازی دوستانهای با تیم ملی جوانان برگزار کردیم و این موضوع باعث شد تا حدودی در شرایط مسابقه قرار بگیریم البته هنوز برای رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم.» هافبک تیم ملی فوتبال زنان درخصوص اتفاقات خوب در فوتبال زنان اظهار داشت: «خبرها را شنیدهایم. قبلاً به ما گفته بودند که یک سورپرایز برای فوتبال بانوان داریم. بازی دوستانه در ورزشگاه آزادی و پخش مستقیم بازیهایمان واقعاً سورپرایز است. این بزرگترین و بهترین اتفاق برای فوتبال زنان ایران خواهد بود. درحالی که مسئولان فوتبال درخصوص بازی در ورزشگاه آزادی و پخش مستقیم آن قول صد درصدی دادند، در این چند روز نه آن را تأیید کردهاند و نه تکذیب.»
ظهرابی صحبتهای خود را این گونه ادامه داد: «پس از اعلام این خبر انگیزهها خیلی بالا رفته چرا که این موضوع در سرنوشت و آینده بازیکنان تأثیرگذار است. با پخش مستقیم این دیدار همه بچهها دیده میشوند. این موضوع روحیه بازیکنان را بالا برده اما اگر این اتفاق نیفتد و قول مسئولان عملی نشود، بازیکنان ضربه میخورند. اگر اتفاق خاصی نیفتد بازیهایمان پخش میشود. گرچه در طول این سالها مخالفانی هم داشتیم که مانع از انجام چنین کارهایی شدند.» او با اشاره به تعطیلی تمرینات تیم ملی در دوران شیوع کرونا افزود: «در آن مقطع تمریناتمان تعطیل شد و این موضوع باعث شد تا از شرایط خوبمان فاصله بگیریم. شرایط ما با آقایان بسیار متفاوت است و ما حتی همانند آقایان هم نمیتوانستیم در پارک تمرین کنیم. این موضوع باعث شد تا بدن بازیکنان بخوابد. شرایط بدنی خوبی نداشتیم و این موضوع باعث شد تا فشار زیادی را تحمل کنیم. دوران سختی بود و از نظر روحی و روانی شرایط چندان مناسبی نداشتیم.» قرعهکشی رقابتهای مقدماتی جام ملتهای فوتبال زنان آسیا انجام شد و تیم ملی فوتبال زنان ایران در مرحله مقدماتی در گروه G با تیمهای اردن و بنگلادش همگروه است. این بازیکن تیم ملی فوتبال بانوان در این خصوص اظهار داشت: «قرعه خوبی داریم و کادر فنی تمام تلاش خود را میکند تا از این مرحله به سلامت عبور کنیم. البته هیچ تیمی را نمیتوان دست کم گرفت اما شانسمان زیاد است و خودمان هم باور داریم که میتوانیم از مرحله نخست صعود کنیم.» ظهرابی صحبتهای خود را این گونه ادامه داد: «بازیکنان میل به پیروزی دارند و این موضوع باعث میشود تا کادر فنی و تیم ملی فوتبال بانوان به هدفش که همانا صعود به مراحل بالاتر رقابتهای قهرمانی آسیا است، برسد. کادر فنی شناخت خوبی از دو تیم اردن و بنگلادش دارد و این شناخت باعث میشود تا عملکرد بهتری در این مرحله داشته باشیم. تلاش ما پیروزی در این دو دیدار و پس از آن صعود به مرحله بعدی مسابقات است. امیدواریم که با حمایتهای فدراسیون و تلاش بازیکنان بتوانیم به مرحله بعدی مسابقات برویم و در آنجا به نتیجه مطلوب برسیم.»
کارشناسان فاوا در گفت و گو با «ایران» اعلام کردند
خطر نابودی کسب و کارهای خرد در فضای مجازی با الزام مجوز «اینماد»
سوسن صادقی
خبرنگار
به تازگی شرکت شاپرک با همکاری مرکز توسعه تجارت الکترونیکی با ارسال نامهای به شرکتهای پرداخت یار (فین تک) از آنها خواست تا از مردادماه به کسب و کارهای مجازی که دارای «اینماد» نیستند، درگاه پرداخت اختصاص ندهند. این اقدام با واکنش فعالان کسب و کارهای مجازی، پرداخت یارها (فین تک) و حتی مسئولان مواجه شد که روزنامه ایران نظر آنان را در این باره جویا شده است.
تعطیلی کسب و کارهای مجازی
امیر ناظمی، رئیس سازمان فناوری اطلاعات درباره اقدام مرکز توسعه تجارت الکترونیکی و بانک مرکزی معتقد است که اجباری شدن اینماد برای دریافت درگاه پرداخت یار مانعی جدی بر سر راه نوآوری ایجاد کرده و موجب از بین رفتن فعالیت نوآورانه خواهد شد.
ناظمی در نامهای به بانک مرکزی نوشت، کسبوکارهای خانگی که در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند امکان دریافت اینماد ندارند و در شرایط کنونی که کرونا باعث رکود کسب و کارها شده، الزام کردن آنها به دریافت مجوز اینماد باعث تعطیلی کسب و کارهای مجازی میشود.
ناظمی این اقدام را راه حل مناسبی برای مبارزه با رشوه و پولشویی ندانست و از آنها خواست تا راهبرد سطح صفر (به فین تکها اجازه داده میشود تا در یک سقف محدود تراکنش را در روز، ماه و سال، بدون الزام به دریافت اینماد داشته باشند) برای دریافت اینماد اعمال کنند.
رضا الفت نسب، عضو هیأت مدیره اتحادیه کسب و کارهای مجازی نیز معتقد است قوانین بالادستی باید اجرایی شود اما شیوه و زمان اجرای آن مناسب نیست.
الفت نسب گفت: اکنون زمان خوبی برای انجام این کار نیست چون اول اینکه در حال جابهجایی دولت هستیم و دوم اینکه شرایط اقتصادی کشور خوب نیست. بنابراین نباید در اجرای این قانون سلبی برخورد کرد. وی افزود: بهتر است از مقوله تشویق استفاده کنیم به این ترتیب که پایه و سقفی برای تراکنشهای بدون مجوز اینماد در نظر گرفته شود.
عادل طالبی، رئیس انجمن فروشگاههای اینترنتی شهر تهران نیز معتقد است نباید قوانین بالادستی را ناگهانی و بدون اطلاعرسانی کافی به مردم اجرایی کرد از سوی دیگر باید برای برخی از کسب و کارهای مجازی که امکان اجرای قانون و دریافت مجوز اینماد را ندارند، راهکاری اندیشید.
طالبی گفت: این قانون به ضرر استارتاپها و کسب و کارهای نوآورانه است چون آنها به محض راهاندازی کسب و کار خود نمیتوانند مجوز دریافت کنند. آنها برای اینکه ایدهای را به نتیجه برسانند باید وقت و هزینه زیادی صرف کنند و اگر به نتیجه دلخواه رسید، مجوز دریافت کنند.
وی به فعالیت کسب و کارهای خرد و خانگی زیادی که در پیام رسانهای داخلی و خارجی فعال هستند هم اشاره کرد و گفت: با این اقدام این کسب و کارها از بین میروند. آیا برای این دسته از کسب و کارها که در شرایط اقتصادی سخت امروز کشور در حال فعالیت هستند، فکری اندیشیده شده است. به گفته طالبی، هر چند این اقدام قانونی است ولی نباید چکشی عمل کرده و کسب و کارهای کوچک و خانگی و استارتاپها را رها کرد از اینرو به نظر میرسد بهتر است کارشناسانی که به بازار کسب و کارهای مجازی آشنا هستند، قوانین را اجرایی کنند.
نابودی فین تکها
مهدی شریعتمدار، رئیس انجمن فین تک معتقد است با این اقدام اکوسیستم استارتاپی لطمه میبیند، چرا که باید سهولت راهاندازی کسب و کار تعریف شود نه اینکه با اضافه کردن مجوزها از سهولت آن کاسته شود.
شریعتمدار با بیان اینکه با از بین رفتن سهولت راهاندازی کسب و کار، اکوسیستم استارتاپی از بین میرود، گفت: هم اکنون کشور ما در قعر جدول سهولت راهاندازی استارتاپها و کسب و کارهای مجازی جهان قرار دارد و با اضافه کردن این دو مجوز، بهکل از این جدول جهانی نیز خارج خواهد شد.
این فعال فین تک اعتقاد دارد که همه کشورها در حال سهولت راهاندازی کسب و کار هستند و بههمین خاطر مجوزها را حذف کرده و به سمت چارچوبگذاری و نظارت هوشمند رفتهاند اما در کشور ما با وجود برنامهریزی درست مدیران، بهدلیل بهکارگیری روشهای نادرست، امکان اجرای درست برنامهها وجود ندارد.
شریعتمدار گفت: از سوی دیگر طبق بند 103 آیین نامه 14 مبارزه با پولشویی، فین تکها الزامی به دریافت اینماد از پذیرندگان خود که کسب و کارهای مجازی هستند ندارند، چرا که در این آیین نامه شرکتهای PSP (شرکتهای مجاز در پروسه پرداخت کارتی - الکترونیکی POS) از پرداخت یارها تفکیک شدهاند و مخاطبان پرداخت یارها الزامی در داشتن اینماد ندارند.
وی افزود: از سوی دیگر اینماد هیچ ارتباطی به شفافیت گردش مالی ندارد چون هم اکنون شفافیت با سطح کیفی خوب و با جزئیات زیاد در شبکه بانکی صورت میگیرد حتی هر کسب و کاری ترمینال تفکیک شده بهصورت صنفی دارد. بنابراین حال یک سازمان غیربانکی چگونه میخواهد پولشویی را بهبود بخشد واقعاً جای سؤال دارد. احمدرضا منصوری، رئیس کمیسیون پرداخت انجمن فین تک هم معتقد است ملزم کردن پذیرندگان شرکتهای پرداخت یار طبق قانون و آیین نامه موجود غیرقانونی است و شرکتهای پرداخت یار، اجباری برای دریافت اینماد از پذیرندگان خود ندارند و این الزام فقط برای شرکتهای PSP در نظر گرفته شده است.
منصوری گفت: با این اقدام ما مشتریان خود را از دست میدهیم و نابود میشویم، چرا که دیگر تفاوتی با شرکتهای PSP نداریم. وقتی کسب و کار مجازی دارای اینماد باشد، ثبت شرکت کند، دارای وب سایت و کد مالیاتی باشد چه دلیلی دارد که بخواهد درگاه پرداخت یار بگیرد! بنابراین به سمت دریافت خدمات رایگان میرود.
وی افزود: دیگر شرکت پرداخت یاری معنایی ندارد بعد ما به بازاریاب این شرکتها تبدیل میشویم و هیچ توسعهای هم در بخش فین تکها رخ نخواهد داد. مهمتر اینکه در حوزه شرکتهای PSP انحصار ایجاد میشود و کسانی هم که نمیخواهند اینماد و مجوز بگیرند به سمت کارتبهکارت میروند و این نیز برای شاپرک و خدمات انفورماتیک درآمد ایجاد میکند.
این فعال فین تک اعتقاد دارد که احراز هویت اولیه هم در ارائه درگاه صورت میگیرد و به تأیید شاپرک و سازمان مالیاتی میرسد و از سوی دیگر چون پول یک روز در حساب شرکت پرداخت یار میماند راه کلاهبرداری هم بسته میشود.
از بین رفتن میلیونها کسب و کار مجازی
قاسم رادمان، مدیرعامل آیدیپی هم معتقد است هیأت وزیران بهدرستی در آییننامه خود اشاره کرده که پذیرندگان پرداخت یارها الزامی در داشتن اینماد ندارند. بنابراین اضافه کردن یک مجوز اجباری دیگر بر خلاف قوانین و برنامههای توسعه و مجوززدایی است.
رادمان گفت: از سوی دیگر تمام دیتابیسها برای ارائه درگاه از سوی شاپرک چک میشود پس احراز هویت دوباره و دریافت اینماد اصلاً توجیهی ندارد و مشخص است که بحث دریافت منابع مالی در میان است. بهگفته رادمان، اینماد با مبارزه با پولشویی اصلاً ارتباطی ندارد چون اگر اینگونه بود که سکه ثامن که سایتش دارای اینماد بود نباید کلاهبرداری میکرد. خیلی از سایتها اینماد دارند و در پوشش این لوگو تخلف میکنند.
وی با بیان اینکه این قبیل اقدامها عملاً فضا را برای کسب و کارهایی که میخواهند سالم کار کنند، سخت میکند، گفت: فقط استارتاپها و کسب و کارهای خرد و خانگی در شرایط سخت اقتصادی کنونی و کرونایی لطمه میبینند گویی دستهایی در پشت پرده است که این دسته از کسب و کارها را که بخصوص در شبکههای اجتماعی در حال فعالیت هستند، نابود کنند.
بازنگری قوانین
مهدی فاطمیان، بنیانگذار پرداخت یار زیبا نیز با اشاره به اینکه در این اقدام شاپرک و توسعه تجارت الکترونیکی کسب و کارهای خرد و خانگی و استارتاپها نادیده گرفته شده، گفت: مرکز توسعه تجارت الکترونیکی متوجه تبعات گسترده این اقدام غیرکارشناسی نیست. اینماد سد ایجاد یک استارتاپ شده و منجر به شکست آنها میشود، چرا که هنوز جایگزینی برای سرویس دادن به این دسته از کسب و کارها نداریم.
به اعتقاد وی وقت آن رسیده است که مسئولان قوانین را بازنگری کنند و مانع زدایی واقعی صورت بگیرد و از سوی کارشناسان آشنا به این حوزه اجرایی شود. مصطفی امیری زرینپال، فعال حوزه فین تک هم اعتقاد دارد ایجاد مجوز دیگر در کنار مجوزهایی که خود اضافی هستند تنها باعث از بین رفتن ایدههای خلاقانه استارتاپی در کشور میشود.
امیری گفت: این اقدام باعث از بین رفتن میلیونها کسب و کار مجازی خرد میشود؛ کسب و کارهایی که خانوارهای زیادی درگیر آن هستند و با حذف پرداخت یارها آنها به سمت کارتبهکارت و حواله میروند که بهدلیل ناامن بودن و پایدار نبودن نه تنها ریسک کلاهبرداری را در این فضا افزایش میدهد، بلکه آمار آسیبهای اجتماعی هم بالا خواهد رفت که هزینه آن را باید حاکمیت بپردازد.
خبرنگار
به تازگی شرکت شاپرک با همکاری مرکز توسعه تجارت الکترونیکی با ارسال نامهای به شرکتهای پرداخت یار (فین تک) از آنها خواست تا از مردادماه به کسب و کارهای مجازی که دارای «اینماد» نیستند، درگاه پرداخت اختصاص ندهند. این اقدام با واکنش فعالان کسب و کارهای مجازی، پرداخت یارها (فین تک) و حتی مسئولان مواجه شد که روزنامه ایران نظر آنان را در این باره جویا شده است.
تعطیلی کسب و کارهای مجازی
امیر ناظمی، رئیس سازمان فناوری اطلاعات درباره اقدام مرکز توسعه تجارت الکترونیکی و بانک مرکزی معتقد است که اجباری شدن اینماد برای دریافت درگاه پرداخت یار مانعی جدی بر سر راه نوآوری ایجاد کرده و موجب از بین رفتن فعالیت نوآورانه خواهد شد.
ناظمی در نامهای به بانک مرکزی نوشت، کسبوکارهای خانگی که در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند امکان دریافت اینماد ندارند و در شرایط کنونی که کرونا باعث رکود کسب و کارها شده، الزام کردن آنها به دریافت مجوز اینماد باعث تعطیلی کسب و کارهای مجازی میشود.
ناظمی این اقدام را راه حل مناسبی برای مبارزه با رشوه و پولشویی ندانست و از آنها خواست تا راهبرد سطح صفر (به فین تکها اجازه داده میشود تا در یک سقف محدود تراکنش را در روز، ماه و سال، بدون الزام به دریافت اینماد داشته باشند) برای دریافت اینماد اعمال کنند.
رضا الفت نسب، عضو هیأت مدیره اتحادیه کسب و کارهای مجازی نیز معتقد است قوانین بالادستی باید اجرایی شود اما شیوه و زمان اجرای آن مناسب نیست.
الفت نسب گفت: اکنون زمان خوبی برای انجام این کار نیست چون اول اینکه در حال جابهجایی دولت هستیم و دوم اینکه شرایط اقتصادی کشور خوب نیست. بنابراین نباید در اجرای این قانون سلبی برخورد کرد. وی افزود: بهتر است از مقوله تشویق استفاده کنیم به این ترتیب که پایه و سقفی برای تراکنشهای بدون مجوز اینماد در نظر گرفته شود.
عادل طالبی، رئیس انجمن فروشگاههای اینترنتی شهر تهران نیز معتقد است نباید قوانین بالادستی را ناگهانی و بدون اطلاعرسانی کافی به مردم اجرایی کرد از سوی دیگر باید برای برخی از کسب و کارهای مجازی که امکان اجرای قانون و دریافت مجوز اینماد را ندارند، راهکاری اندیشید.
طالبی گفت: این قانون به ضرر استارتاپها و کسب و کارهای نوآورانه است چون آنها به محض راهاندازی کسب و کار خود نمیتوانند مجوز دریافت کنند. آنها برای اینکه ایدهای را به نتیجه برسانند باید وقت و هزینه زیادی صرف کنند و اگر به نتیجه دلخواه رسید، مجوز دریافت کنند.
وی به فعالیت کسب و کارهای خرد و خانگی زیادی که در پیام رسانهای داخلی و خارجی فعال هستند هم اشاره کرد و گفت: با این اقدام این کسب و کارها از بین میروند. آیا برای این دسته از کسب و کارها که در شرایط اقتصادی سخت امروز کشور در حال فعالیت هستند، فکری اندیشیده شده است. به گفته طالبی، هر چند این اقدام قانونی است ولی نباید چکشی عمل کرده و کسب و کارهای کوچک و خانگی و استارتاپها را رها کرد از اینرو به نظر میرسد بهتر است کارشناسانی که به بازار کسب و کارهای مجازی آشنا هستند، قوانین را اجرایی کنند.
نابودی فین تکها
مهدی شریعتمدار، رئیس انجمن فین تک معتقد است با این اقدام اکوسیستم استارتاپی لطمه میبیند، چرا که باید سهولت راهاندازی کسب و کار تعریف شود نه اینکه با اضافه کردن مجوزها از سهولت آن کاسته شود.
شریعتمدار با بیان اینکه با از بین رفتن سهولت راهاندازی کسب و کار، اکوسیستم استارتاپی از بین میرود، گفت: هم اکنون کشور ما در قعر جدول سهولت راهاندازی استارتاپها و کسب و کارهای مجازی جهان قرار دارد و با اضافه کردن این دو مجوز، بهکل از این جدول جهانی نیز خارج خواهد شد.
این فعال فین تک اعتقاد دارد که همه کشورها در حال سهولت راهاندازی کسب و کار هستند و بههمین خاطر مجوزها را حذف کرده و به سمت چارچوبگذاری و نظارت هوشمند رفتهاند اما در کشور ما با وجود برنامهریزی درست مدیران، بهدلیل بهکارگیری روشهای نادرست، امکان اجرای درست برنامهها وجود ندارد.
شریعتمدار گفت: از سوی دیگر طبق بند 103 آیین نامه 14 مبارزه با پولشویی، فین تکها الزامی به دریافت اینماد از پذیرندگان خود که کسب و کارهای مجازی هستند ندارند، چرا که در این آیین نامه شرکتهای PSP (شرکتهای مجاز در پروسه پرداخت کارتی - الکترونیکی POS) از پرداخت یارها تفکیک شدهاند و مخاطبان پرداخت یارها الزامی در داشتن اینماد ندارند.
وی افزود: از سوی دیگر اینماد هیچ ارتباطی به شفافیت گردش مالی ندارد چون هم اکنون شفافیت با سطح کیفی خوب و با جزئیات زیاد در شبکه بانکی صورت میگیرد حتی هر کسب و کاری ترمینال تفکیک شده بهصورت صنفی دارد. بنابراین حال یک سازمان غیربانکی چگونه میخواهد پولشویی را بهبود بخشد واقعاً جای سؤال دارد. احمدرضا منصوری، رئیس کمیسیون پرداخت انجمن فین تک هم معتقد است ملزم کردن پذیرندگان شرکتهای پرداخت یار طبق قانون و آیین نامه موجود غیرقانونی است و شرکتهای پرداخت یار، اجباری برای دریافت اینماد از پذیرندگان خود ندارند و این الزام فقط برای شرکتهای PSP در نظر گرفته شده است.
منصوری گفت: با این اقدام ما مشتریان خود را از دست میدهیم و نابود میشویم، چرا که دیگر تفاوتی با شرکتهای PSP نداریم. وقتی کسب و کار مجازی دارای اینماد باشد، ثبت شرکت کند، دارای وب سایت و کد مالیاتی باشد چه دلیلی دارد که بخواهد درگاه پرداخت یار بگیرد! بنابراین به سمت دریافت خدمات رایگان میرود.
وی افزود: دیگر شرکت پرداخت یاری معنایی ندارد بعد ما به بازاریاب این شرکتها تبدیل میشویم و هیچ توسعهای هم در بخش فین تکها رخ نخواهد داد. مهمتر اینکه در حوزه شرکتهای PSP انحصار ایجاد میشود و کسانی هم که نمیخواهند اینماد و مجوز بگیرند به سمت کارتبهکارت میروند و این نیز برای شاپرک و خدمات انفورماتیک درآمد ایجاد میکند.
این فعال فین تک اعتقاد دارد که احراز هویت اولیه هم در ارائه درگاه صورت میگیرد و به تأیید شاپرک و سازمان مالیاتی میرسد و از سوی دیگر چون پول یک روز در حساب شرکت پرداخت یار میماند راه کلاهبرداری هم بسته میشود.
از بین رفتن میلیونها کسب و کار مجازی
قاسم رادمان، مدیرعامل آیدیپی هم معتقد است هیأت وزیران بهدرستی در آییننامه خود اشاره کرده که پذیرندگان پرداخت یارها الزامی در داشتن اینماد ندارند. بنابراین اضافه کردن یک مجوز اجباری دیگر بر خلاف قوانین و برنامههای توسعه و مجوززدایی است.
رادمان گفت: از سوی دیگر تمام دیتابیسها برای ارائه درگاه از سوی شاپرک چک میشود پس احراز هویت دوباره و دریافت اینماد اصلاً توجیهی ندارد و مشخص است که بحث دریافت منابع مالی در میان است. بهگفته رادمان، اینماد با مبارزه با پولشویی اصلاً ارتباطی ندارد چون اگر اینگونه بود که سکه ثامن که سایتش دارای اینماد بود نباید کلاهبرداری میکرد. خیلی از سایتها اینماد دارند و در پوشش این لوگو تخلف میکنند.
وی با بیان اینکه این قبیل اقدامها عملاً فضا را برای کسب و کارهایی که میخواهند سالم کار کنند، سخت میکند، گفت: فقط استارتاپها و کسب و کارهای خرد و خانگی در شرایط سخت اقتصادی کنونی و کرونایی لطمه میبینند گویی دستهایی در پشت پرده است که این دسته از کسب و کارها را که بخصوص در شبکههای اجتماعی در حال فعالیت هستند، نابود کنند.
بازنگری قوانین
مهدی فاطمیان، بنیانگذار پرداخت یار زیبا نیز با اشاره به اینکه در این اقدام شاپرک و توسعه تجارت الکترونیکی کسب و کارهای خرد و خانگی و استارتاپها نادیده گرفته شده، گفت: مرکز توسعه تجارت الکترونیکی متوجه تبعات گسترده این اقدام غیرکارشناسی نیست. اینماد سد ایجاد یک استارتاپ شده و منجر به شکست آنها میشود، چرا که هنوز جایگزینی برای سرویس دادن به این دسته از کسب و کارها نداریم.
به اعتقاد وی وقت آن رسیده است که مسئولان قوانین را بازنگری کنند و مانع زدایی واقعی صورت بگیرد و از سوی کارشناسان آشنا به این حوزه اجرایی شود. مصطفی امیری زرینپال، فعال حوزه فین تک هم اعتقاد دارد ایجاد مجوز دیگر در کنار مجوزهایی که خود اضافی هستند تنها باعث از بین رفتن ایدههای خلاقانه استارتاپی در کشور میشود.
امیری گفت: این اقدام باعث از بین رفتن میلیونها کسب و کار مجازی خرد میشود؛ کسب و کارهایی که خانوارهای زیادی درگیر آن هستند و با حذف پرداخت یارها آنها به سمت کارتبهکارت و حواله میروند که بهدلیل ناامن بودن و پایدار نبودن نه تنها ریسک کلاهبرداری را در این فضا افزایش میدهد، بلکه آمار آسیبهای اجتماعی هم بالا خواهد رفت که هزینه آن را باید حاکمیت بپردازد.
برای دلتا ثبت نام می کنیم!
شیرین احمدنیا
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
نوع دلتای ویروس کرونا گسترش قابل توجهی پیدا کرده و هرکدام از ما از جانب اقوام یا دوستان و همکاران مان، هر روز خبر جدیدی در خصوص ابتلا و در مواردی درگذشت عزیزان دریافت میکنیم که ناشی از این ابتلای خانمانسوز بوده است. مرتب در گروههایی که میشناسیم و در شبکههای اجتماعی در آنها عضو هستیم پیامهای فوت یا پیامهای تسلیت گویی در جریان است.
هر چه هست آن چیزی است که شاهد آن هستیم و تجربه میکنیم. قطعاً نمیتوان کوتاهیها یا کاستیها را در جریان مدیریت بحران این همهگیری که فقط مختص ایران هم نیست نادیده گرفت و لاپوشانی کرد و همچنین نمیتوان صرفاً به انتقاد و بدگویی از عامل یا عوامل ذی مدخل خود را مشغول کرد. ما مردم عادی و دور از قدرت، ناچاریم سهم خود را در این میانه به رسمیت بشناسیم. این ویروس حالا حالاها رفتنی نیست و مدام ورژنهای جدیدش از دور و نزدیک از راه میرسد. قرار است با آن سر کنیم. هر بار هم مهلکتر از راه میرسد. این ورژن اخیر معروف به دلتا که امروز به بسیاری از استانهای ما نفوذ کرده و نقشهمان را هر روز سرختر میکند شوخی بردار نیست. شواهد نشان میدهد که واکسن زدهها هم در امان نیستند هر چند اگر واکسن زده باشید تفاوتش این است که احتمال مرگ را به ابتلای چند هفتهای ممکن است تخفیف بدهد اما تقریباً هیچ کس نسبت به آن مطلقاً، مصون نیست.
شاید همه نتوانند به مرزهای بیگانه پناه ببرند تا واکسنی برای خود اختیار کنند و خیلی شایدهای دیگر، اما برخی اقدامات را همه و همه اعم از فقیر و غنی میتوانند انجام بدهند و آن هم این است که حتی الامکان به دستورهای پیشگیرانه برای حراست از سلامت خود و دیگران پایبند باشند. مسئولیت اعمال خود را برعهده بگیرند. همه میتوانند در مقابل تمسخر و ریشخندهای ناآگاهانه اطرافیان نسبت به عدم پیروی، محکم بایستند و در تعاملات خود و در ایام فراغت خود معاشرتهای غیرضروری را کنار بگذارند، قرار میهمانی نگذارند، به سفر نروند. شرایط حاد را جدی بگیرند. به چه زبانی باید این را منتقل کرد تا جا بیفتد؟
از بعضی چیزها خسته شدهاید قبول، اما از جان خودتان هم خسته شده اید و میخواهید دربگذرید؟ اگر این طور است لطفاً در فهرستی با عنوان «من نمیخواهم زندگی کنم و مشتاق ابتلا به دلتا هستم» که من تهیه کردهام ثبتنام کنید تا من شرایط دستیابیتان به این هدف را برایتان در اسرع وقت فراهم کنم. از همین امروز با بهترین و مؤثرترین خدمات ابتلا به کرونای دلتا در خدمتیم و ثبتنام میکنیم! این هم ایمیل من: ahmadnia@atu.ac.ir فرصت را از دست ندهید!
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
نوع دلتای ویروس کرونا گسترش قابل توجهی پیدا کرده و هرکدام از ما از جانب اقوام یا دوستان و همکاران مان، هر روز خبر جدیدی در خصوص ابتلا و در مواردی درگذشت عزیزان دریافت میکنیم که ناشی از این ابتلای خانمانسوز بوده است. مرتب در گروههایی که میشناسیم و در شبکههای اجتماعی در آنها عضو هستیم پیامهای فوت یا پیامهای تسلیت گویی در جریان است.
هر چه هست آن چیزی است که شاهد آن هستیم و تجربه میکنیم. قطعاً نمیتوان کوتاهیها یا کاستیها را در جریان مدیریت بحران این همهگیری که فقط مختص ایران هم نیست نادیده گرفت و لاپوشانی کرد و همچنین نمیتوان صرفاً به انتقاد و بدگویی از عامل یا عوامل ذی مدخل خود را مشغول کرد. ما مردم عادی و دور از قدرت، ناچاریم سهم خود را در این میانه به رسمیت بشناسیم. این ویروس حالا حالاها رفتنی نیست و مدام ورژنهای جدیدش از دور و نزدیک از راه میرسد. قرار است با آن سر کنیم. هر بار هم مهلکتر از راه میرسد. این ورژن اخیر معروف به دلتا که امروز به بسیاری از استانهای ما نفوذ کرده و نقشهمان را هر روز سرختر میکند شوخی بردار نیست. شواهد نشان میدهد که واکسن زدهها هم در امان نیستند هر چند اگر واکسن زده باشید تفاوتش این است که احتمال مرگ را به ابتلای چند هفتهای ممکن است تخفیف بدهد اما تقریباً هیچ کس نسبت به آن مطلقاً، مصون نیست.
شاید همه نتوانند به مرزهای بیگانه پناه ببرند تا واکسنی برای خود اختیار کنند و خیلی شایدهای دیگر، اما برخی اقدامات را همه و همه اعم از فقیر و غنی میتوانند انجام بدهند و آن هم این است که حتی الامکان به دستورهای پیشگیرانه برای حراست از سلامت خود و دیگران پایبند باشند. مسئولیت اعمال خود را برعهده بگیرند. همه میتوانند در مقابل تمسخر و ریشخندهای ناآگاهانه اطرافیان نسبت به عدم پیروی، محکم بایستند و در تعاملات خود و در ایام فراغت خود معاشرتهای غیرضروری را کنار بگذارند، قرار میهمانی نگذارند، به سفر نروند. شرایط حاد را جدی بگیرند. به چه زبانی باید این را منتقل کرد تا جا بیفتد؟
از بعضی چیزها خسته شدهاید قبول، اما از جان خودتان هم خسته شده اید و میخواهید دربگذرید؟ اگر این طور است لطفاً در فهرستی با عنوان «من نمیخواهم زندگی کنم و مشتاق ابتلا به دلتا هستم» که من تهیه کردهام ثبتنام کنید تا من شرایط دستیابیتان به این هدف را برایتان در اسرع وقت فراهم کنم. از همین امروز با بهترین و مؤثرترین خدمات ابتلا به کرونای دلتا در خدمتیم و ثبتنام میکنیم! این هم ایمیل من: ahmadnia@atu.ac.ir فرصت را از دست ندهید!
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
روحانی: مردم حق دارند بدانند که چه تکانههایی موجب بروز چه مشکلاتی شد
-
دیدار دبیر شورای عالی فضای مجازی و رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها با رئیسجمهور منتخب
-
آب،بحث داغ بهارستان
-
برنامه عملیاتی برای اقتصاد، تیم هماهنگ و مسئول می خواهد
-
یکدستی و کارآمدی مؤلفههای مهم چینش کابینه است
-
غرور یک «قهرمان»
-
انتقاد تهران از واشنگتن درباره توقف تبادل زندانیان
-
واکسیناسیون سالمندان روی ریل سرعت
-
فضاهای فرهنگی و هنری فرصتی برای توسعه اقتصاد خلاق
-
افزایش زنان آسیبدیده از کرونا در خانههای امن!
-
واردات برنج با سازوکاری جدید
-
پخش مستقیم بازیهایمان واقعاً سورپرایز است
-
خطر نابودی کسب و کارهای خرد در فضای مجازی با الزام مجوز «اینماد»
-
برای دلتا ثبت نام می کنیم!
اخبارایران آنلاین